روش های جنگ شناختی و تکنیک های مقابله به زبان ساده

به عنوان یک پژوهشگر فضای سایبر در این مبحث سعی دارم جنگ شناختی (Cognitive warfare) را با ادبیات ساده و متفاوت، برای خوانندگان سایت بیگ دیتا شرح دهم. (البته قصد دارم هر هفته این مبحث را کامل تر کنم و خوشحالم که این مطلب در وب سایت های مختلف کپی شده است). بشر تا کنون جنگ های متفاوتی را تجربه کرده است. جنگ سخت، جنگ نیمه سخت، جنگ سرد، جنگ نرم، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی، جنگ آب، و غیره. (که خوشبختانه به لطف دشمنان 🙂 در کشور عزیزمان همه این جنگ ها را به چشم دیده و تجربه کرده ایم پس نیازی به توضیح ندارد.) امروز پس از چهار مرحله جنگ سرد، سخت، نيمه سخت و نرم كشور وارد پنجمين مرحله جنگ سلطه با عنوان جنگ شناختي شده است. ولی جنگ شناختی چیست؟ دستکاری روانشناختی یا مهندسی افکار

عناوين مطالب: '

جنگ شناختی یا جنگ ادراکی چیست ؟

ظهور جنگ شناختی (Cognitive warfare) در ادبیات جامعه جهانی و به کارگیری آن توسط قدرت‏های متخاصم امروزه مطرح و به شدت مورد توجه نهادهای امنیتی، علمی و سیاست گذاری قرار گرفته است. در این نوع مدرن از جنگ، ذهن انسان ها به صحنه عملیات تبدیل می‏شود و هدف آن است که نه تنها بر روی آنچه افراد هدف فکر می‌کنند، بلکه بر روی چگونگی تفکر آنان و در نهایت چگونگی عملکردشان اثر گذاری شود…؛ از حدود یک دهه پیش و پس از کشف تأثیرگذاری ربات‌ها در انتخابات ایالات متحده آمریکا در سال 2016، تهدیدات موجودیت‌هایی از جمله ترول‌ها و بات‌های اجتماعی بر حوزه‌هایی مانند دموکراسی، انتخابات و اقتصاد مورد پژوهش قرار گرفت و نشان داده شد که موجودیت‌های مزبور می‌توانند در تهدیدات شناختی از جمله افزایش فاصله ایدئولوژیک میان افراد، ایجاد همگرایی‌های کاذب و ایجاد دوقطبی در افکار عمومی تأثیرگذار باشند.

ناتو تا سال 2020 پنج حوزه جنگی را به رسمیت می‌شناخت؛ زمین، هوا، دریا، فضا و فضای سایبری. از یک سال پیش کارشناسان این سازمان می‌گویند عملاً باید یک حوزه دیگر را هم به پنج مورد فوق افزود؛ «جنگ شناختی» cognitive warfare این حوزه جدید چیست و جنگ در آن چه ابعاد و ویژگی‌هایی دارد و چرا ما باید در این زمینه تامل کنیم؟ دقت در چیستی و چگونگی این جنگ، پاسخ سوال بعدی یعنی نسبت ما با آن را روشن می‌سازد. در در اولین قدم یک تعریف ساده برای درک راحت تر جنگ شناختی میگویم:

“جنگ شناختی، شناخت انسان ها را مورد هدف قرار میدهد. با روش دستکاری روانشناختی یا مهندسی افکار”

ذهن انسان زمین بازی جنگ شناختی 

در «جنگ شناختی»، ذهن انسان به میدان نبرد تبدیل می‌شود. «جیمز جوردانو»، متخصص علوم اعصاب، مغز انسان را میدان نبرد قرن بیست‌ویکم معرفی می‌کند. به عنوان مثال آیا افرادی را دیده اید تا چند ماه قبل به اعتقادات خود به شدت پایبند بوده اند و اکنون اعتقادات خود را خرافات تلقی می کنند. یا با افرادی مواجه شده اید به رهبری جامعه خود عشق می ورزیدند ولی حالا با دید بدبینانه از وی سخن می گویند و امثال این نمونه ها. خب جای تعجبی وجود ندارد در یک کلام ساده این افراد مورد اصابت گلوله دشمن در جنگ شناختی قرار گرفته اند بدون اینکه وی جراحتی در بدن خود احساس کند.

به همین دلیل است که گاهی از این جنگ به عنوان جنگ موریانه ای نام میبرند. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفته‌تر و اثر گذار تر جنگ نرم است. از ویژگی های مهم این جنگ متکی بودن بر زیرساخت رسانه‌های نوین سایبری است که تفکر آدمی را مورد هدف قرار میدهد. درک این نکته مهم است مغز انسان مثل سایر اعضای او گاهی ممکن است عملکرد توام با خطا داشته باشد. ما میدانیم گاهی  ممکن است دستگاه گوارش ما یا کلیه های ما به درستی فعالیت نکند یا گاهی سیستم بویایی یا بینایی ما دچار خلل یا خطا می شود همین موارد برای مغز انسان نیز متصور است.

 

 
 
جنگ شناختی و مهندسی افکار
جنگ شناختی و مهندسی افکار

 

پیشنهاد می شود برای درک بهتر از مغولب شدن ذهن انسان توسط ماشین، فلیم سینمایی فوق العاده مهیج و تاثیرگذار “فرا ماشین (Ex Machina)” در خصوص ایجاد ارتباط عاشقانه انسان با سیستم عامل های هوشمند را در اینجا تماشا کنید.

گراف و هندسه جنگ هیبریدی و جایگاه جنگ شناختی

به تصویر زیر دقت کنید همانطور که می‌بینید آخرین حلقه‌ متصل به انسان جنگ شناختی است که بتواند بیشترین تأثیر رو از باقی روش های هیبریدی روی انسان بگذارد. آنچیزی که در جنگ ترکیبی باید بدان رسید شناخت الگوریتم همگرایی و شدت یافتن عناصر اصلی آن (جنگ های اقتصادی،سیاسی،اجتماعی،نرم و نیمه سخت و سخت ،زیستی و سایبری) است. در جایگاه دفاع در مقابل جنگ ترکیبی میبایست زنجیره ی برهم کنشها و همگرایی آن ها قطع شود در غیر اینصورت فعالیت هایی که در قالب مقابله با جنگ ترکیبی انجام می شود ممکن است تسهیل کننده اهداف دشمن باشد، یعنی به جای مقابله در حال کمک رسانی به اهداف دشمن خواهیم بود. بردارهای حمله‌ های شناختی‏ برای بهره ‏برداری از پویایی شبکه و سوگیری‏‌های شناختی طراحی شده‌‏اند. که روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری طی سال‏ها این سوگیری‏‌ها را شناسایی و فهرست‏ بندی کرده‏‌اند.

گراف و هندسه جنگ هیبریدی و جایگاه روش های شناختی
گراف و هندسه جنگ هیبریدی و جایگاه روش های شناختی

هدف جنگ شناختی چیست؟

هدف جنگ شناختی در واقعا همان هدف جنگ سخت است که در نهایت از پای در آوردن حریف هدف اصلی می باشد. ولی شیوه تهاجم بسیار متفاوت است. روش عمل در نبرد شناختی مشروعیت زدایی، اعتبارزدایی، اعتمادزدایی، قداست زدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی است، که در نهایت دشمن امیدوار است سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی و نیروهای مردمی کشور شود.

جوزف نای، محقق و سیاستمدار برجسته آمریکایی، مبدع عبارت “قدرت نرم” یا Soft Power می باشد که کتب و مقالات متعددی در خصوص بکارگیری قدرت نرم در مناسبات بین المللی و کسب هژمونی جهانی نگارش کرده است. جوزف نای قدرت نرم یک کشور از سه طریق قابل تامین میداند: اول، فرهنگ آن کشور، دوم ارزش های سیاسی و سوم سیاست خارجه آن کشور.

یک مثال مهم از جنگ اداراکی یا شناختی

هدف جنگ شناختی، ایجاد تحول در نحوه نگرش شما به محیط پیرامون و زمینه‌سازی برای انجام کاری خاص از جانب شماست. یکی از مثال‌های جدید این نوع جنگ را می‌توان در اثرگذاری روسیه بر انتخابات امریکا در سال 2016 جستجو کرد. روسیه با انتشار اخبار جعلی در فضای سایبر و با بهره‌گیری از تکنیک‌های روانی، سعی کرد مردم امریکا را به سمت رای دادن به کاندیدای مطلوبه خود هدایت کند. گفته می‌شود روسیه با تکیه برجنگ شناختی موجب انتخاب ترامپ شده است.

برخی دیگر عقیده دارند که روسیه به طور مشخص قصد نداشته از کاندیدای خاصی حمایت کند. این گروه اعتقاد دارند هدف اصلی روسیه را آشکار ساختن ناتوانی امریکا در حراست از آرا اعلام می‌کنند.

در جنگ شناختی، جنگ روانی به شکل چندلایه اجرا می‌شود. مثلا ممکن است تبلیغات برای جلب رای مردم به گونه‌ای انجام شود که بخشی از جامعه هدف از بین برود. فرض کنید یکی از نامزدها خود را طوری مدافع حقوق جوانان معرفی کند که موجب دلسرد شدن میانسالان و سالخوردگان گردد. خوب است به این نکته نیز اشاره کنیم که جنگ شناختی به روش‌های متعدد دیگری هم انجام می‌شود. آنچه اهمیت دارد این است که بعضی از این روش‌ها، افراد فعال حاضر در ستادهای انتخاباتی را هدف می‌گیرد، در حالی که در برخی دیگر از این روش‌ها، طیف خاکستری هدف گرفته می‌شوند.

تفاوت های جنگ شناختی با جنگ نرم چیست ؟

در این قسمت به جنبه های مرموز و دلهره آور جنگ شناختی می پردازم. امید دارم که با خواندن این مطلب پیچیدگی های این نوع از جنگ وحشتناک را بهتر لمس کنید. سعی من بر این است که با نوشتن  یکسری سوال و گزاره های ساده اهمیت موضوع را برای شما ارائه دهم. پیشنهاد می شود برای درک بیشتر مبحث تهدیدات آینده به‌ واسطه جنگ شناختی را مطالعه کنید.

جنگ نرم و جنگ شناختی از جنبه های زیادی مشابه هستند لیکن جنگ شناختی عمق باور ها و ریشه های فکری را مورد هدف قرار میدهد ولی جنگ نرم ممکن تمامی جنبه های اعتقادی انسان مورد تهاجم قرار نگیرد به عنوان مثال در جنگ نرم ممکن است صرفا فرهنگ افراد دست خوش تغییر قرار گیرد ولی در جنگ شناختی باورها عمیق انسان ممکن است تغییر کند در حالی که تغییری در ظاهر و پوشش او اتفاق نمی افتد.

شروع جنگ شناختی چگونه است؟

این جنگ یک جنگ اعلام نشده است و شروع مشخصی برای آن نمی توان متصور بود. معمولا زمانی متوجه می شویم که دیگر کاری از دست ما ساخته نیست. حمله شناختی روس ها برای انتخاب ترامپ را به یاد بیاورید. روس ها تفکر مردم آمریکا را چنان مهندسی کردند که نهایتا در کمال ناباوری ترامپ رئیس جمهور شد. چه چیز برای دشمن بهتر از نشاندن یک رئیس جمهور بی کفایت بر سرکار است. قطعا تخریبی بیش ازبمب اتم برای کشور به بار می آورد.

لنگر انداختن ذهن

تلفات حمله شناختی چگونه است؟

دلهره آورترین قسمت این جنگ اعلام نشده، تلفات انسانی آن است. در جنگ سخت وقتی یک نیروی خودی مورد اصابت دشمن قرار میگیرد یک نفر از نیروهای خودی کم میشود، ولی در جنگ شناختی وقتی یک نیروی خودی مورد اصابت دشمن قرار میگیرد، یک نفر از نیروهای خودی کم میشود و یک نفر به نیروهای دشمن اضافه می شود. حتی بدترین از این آنکه فرد مورد اصابت قرار گرفته شاید گروهی را از نیروهای خودی به جبهه دشمن بیفزاید.

زخمی های نبرد شناختی چگونه است؟

در جنگ نرم  زخمی ها متوجه زخمی شدن خود نمی شوند چون نه خونی می بینند و نه دردی حس می کنند. زخمی های جنگ شناختی شادان و خندان و بدون نگرانی از زخم های کشنده ی خود به زندگش ادامه میدهند. در جنگ های نرمِ فرهنگی ما شاهد تغییرات بصری در ظاهر افراد هستیم ولی در جنگ های شناختی حتی ظاهر افراد تغییر نمی کند. لذا از این جهت شناسایی متاثرین جنگ شناختی بسیار سخت تر از جتگ های نرم دیگر است.

شهدا در جنگ شناختی چگونه اند؟

 در جنگ سخت افراد کشته شدگان بر طبق عقیده اکثر ادیان، شهید محسوب شده و رهسپار بهشت تلقی می شوند. بالعکس این موضوع در جنگ شناختی کشته شدگان، پیرو شیطاین و بازیچه دست قدرت ها هستند. البته نکته مثبت اینجاست که در صورت اصابت نفر خودی و تاثیر نپذیرفتن او، دیگر نسبت به حملات بعدی مصون  خواهد ماند. به عبارتی دیگر فرد تاثیر نپذیرفته روئین تن خواهد شد. 

تصرف زمین در جنگ شناختی چگونه است؟

در جنگ شناختی تصرف زمین به معنی جنگ سخت وجود ندارد. ولی عرصه کارزار در این جنگ تفکر مردم است. در نبرد شناختی جبهه ای موفق است که اذهان بیشتری را تصرف کند. باور پذیر بودن یکی از مهم موافه های مهم این کارزار است. به عنوان مثال در قبل از دوران انقلاب اسلامی ایران اگر ناوگان نیروی دریایی آمریکا به قصد حمله، به سمت کشوری حرکت می کرد. آن کشور قبل از رسیدن ناوگان آمریکا دچار فروپاشی می شد. ولی امروز آمریکایی ها در کشورمان این باورپذیری را از دست داده اند. با حرکت ناوگان آمریکا همچنان زندگی عادی مردم جاری است. این موضوع یکی از جنبه های شکست در باورپذیری برای آمریکا و موفقیت برای ایران است. پس اگر در جنگ شناختی باورهای عموم مردم تصور نشود پس زمین ها تصرف نخواهد شد.

ایثار و حماسه سازی جنگ اداراکی شناختی چگونه است؟

یکی از مولفه هایی که هر کشوری در جنگ سخت از آن بهره می برد حماسه سازی می باشد. معرفی افراد فداکار و ایثارگر موجب تشویق مردم به ایثار و فداکاری برای کشور در جنگ سخت می شود. ولی در جنگ نرم ایثارگران و قهرمانان چه کسانی هستند.

مولفه های قدرت در نبرد شناختی

این نوع نبرد، در مرحله طرح ریزی و همچنین اجرا، دارای سطوحی سه گانه مشتمل بر سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی است. این سطوح نشانگر دامنه، عمق، هدف، اهمیت و تاثیرگذاری جنگ نرم در جامعه هدف است.

شناخت این سطوح به روشن سازی برنامه ها و راهبردهای دشمن در این حوزه کمک می‌کند. شناخت دقیق این سطوح انطباق راهبردها و راهکارهای مقابله ای با سطوح طرح ریزی دشمن را ممکن می سازد. بر این اساس، برای مقابله با سطح راهبردی جنگ نرم، باید به اتخاذ راهکارهائی در سطح راهبردی اقدام کرد. میتوان با درک سطح کنشگری و برنامه ریزی دشمن به اولویت گذاری در اقدامات مقابل مبادرت نمود. چه بسا، در قبال سطوح پائین تر جنگ نرم، اتخاذ راهکارهائی در آن حدود بدون هزینه نمودن در سطح راهبرد، کافی باشد. در هر حال کسب توانمندی و قدرت در چهار حوزه زیر در جنگ شناختی میتواند در سطوحی سه گانه راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی موثر واقع شود.

  • قدرت در رصد شناختی دشمن
  • قدرت در تحلیل شناختی دشمن
  • قدرت در طرح زیری عملیات شناختی علیه دشمن
  • قدرت در انجام عمیات شناختی
  • قدرت در تاب آوری، دفاع و مهار حملات شناختی

مراحل انجام یک عملیات شناختی

1- تعریف هدف: در این مرحله باید هدف های دقیقی برای کمپین شناختی تعریف شود که می‌تواند شامل جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل اطلاعات، کاهش تأثیر دشمن و یا اطلاع رسانی به جمعیت باشد.

2- تعیین مخاطب هدف: در این مرحله، باید مخاطبان مورد نظر کمپین شناختی مشخص شوند. این مخاطبان می‌توانند شامل دشمنان، جمعیت، نیروهای امنیتی، و یا هر گروه دیگری باشند که برای انجام هدف مورد نظر نیاز به تحلیل شوند.

3- انتخاب و تعیین روش‌های جمع‌آوری اطلاعات: در این مرحله، باید روش‌های مختلف جمع‌آوری اطلاعات تعیین شود. این روش‌ها می‌توانند شامل تجسس، جاسوسی، انتشار اطلاعات کاذب و یا هر روش دیگری باشند که برای جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده می‌شود.

4- تحلیل اطلاعات: در این مرحله، اطلاعات جمع‌آوری شده تحلیل می‌شوند تا به دست آوردن طرح و برنامه‌های دقیق برای دستیابی به هدف مورد نظر کمک کند.

5- انتشار اطلاعات: در این مرحله، به اطلاع رسانی به مخاطبان مورد نظر پرداخته می‌شود. این اطلاعات می‌تواند شامل انتشار اخبار و یا اطلاعات کاذب، نشر اطلاعات مخفی و یا اطلاعاتی که برای دشمن مفید نیست، باشد.

6- اقدامات اجرایی: در این مرحله، اقداماتی برای اجرای طرح‌ها و برنامه‌های تعیین شده انجام می‌شود. این اقدامات می‌تواند شامل اقدامات نظامی، سیاسی، و یا اقداماتی دیگری باشد که برای دستیابی به هدف مورد نظر انجام می‌شود.

برخی از تکنیک ها و روش ها در جنگ شناختی

حباب فیلتر (Filter Bubbles) یا “حباب فیلتری”

در پدیده مزبور، شبکه های اجتماعی و الگوریتم‌های آن با استفاده از قابلیت‌هایی نظیر suggestion, explore, timeline و… کاربران را در حبابی مجازی از افکار و کاربران دارای نگرش مشابه گیر می‌اندازند و باعث افزایش افراط گرایی خواهند شد! این حمله شناختی همان چیزی است که از خطای توهم اکثریت ناشی میشود. “حباب فیلتری”، یک پدیده در محیط آنلاین است که به وضعیتی اشاره دارد که افراد در آن، در دسترسی به اطلاعات و محتواهایی قرار می‌گیرند که به طور خودکار و براساس سابقه جستجوها، ترجیحات و نگرانی‌های آنها تنظیم شده است. در نتیجه، فقط محتواها و نظراتی که با دیدگاه و عقاید فرد سازگار هستند، به او نمایش داده می‌شود.

به وضوح بیان می‌شود که حباب فیلتری ممکن است توسط الگوریتم‌ها و تکنولوژی‌هایی که در پلتفرم‌های جستجو، رسانه‌های اجتماعی و سایر سامانه‌های آنلاین استفاده می‌شود، شکل گرفته باشد. این الگوریتم‌ها با تحلیل الگوهای رفتاری کاربر، ترجیحات و نیازهایش را شناسایی کرده و محتوا را بر اساس این اطلاعات به او پیشنهاد می‌دهند. نتیجه این حباب فیلتری این است که افراد درگیر دریافت مستقیم و متناسب با دیدگاه‌ها و عقاید قبلی خود می‌شوند و به محتواها و نظرات متفاوت کمتری دسترسی دارند.

این می‌تواند منجر به کاهش تنوع در دیدگاه‌ها، افزایش قطبیت و تقویت جدایی‌های اجتماعی شود. حباب فیلتری ممکن است تأثیراتی بر سطح اطلاعاتی و دانش عمومی افراد داشته باشد، زیرا آنها فقط با محتواها و نظراتی روبرو می‌شوند که با دیدگاه‌هایشان هماهنگ هستند. در نتیجه، برای دستیابی به دیدگاه‌ها و اطلاعات گسترده‌تر، لازم است مردم بتوانند خود را از حباب فیلتری آزاد کنند و به محتواها و نظرات منشأ مختلف دسترسی پیدا کنند.

“حلقهٔ خاموشی” (Spiral of Silence)

یک مدل ارتباطی در علوم اجتماعی است که توسط رالف داوتون (Ralph Dahrendorf) و الز استمرز (Elisabeth Noelle-Neumann) مطرح شده است. این مدل به توضیح فرایند شکل گیری و تقویت نظرات عمومی می‌پردازد. طبق این تئوری، افراد در جامعه در تصمیم‌گیری‌های عمومی خود، نظراتشان را بر اساس ادراک از ظاهر شدنی/غالب بودن موجودات در جامعه شابک می‌دهند. در صورتی که فرد احساس کند نظراتش با مغلوبهٔ اکثریت جامعه مغایرت دارد، احتمالاً سعی می‌کند نظر خود را پنهان کند یا آن را تغییر دهد که در نهایت منجر به خاموشی نسبی این نظر در جامعه شود.

این حلقه وحشت یا خاموشی می‌تواند رشد پیدا کند و نتیجهٔ آن کاهش بحران‌ها یا منازعات قدرت در جامعه باشد. بنابراین، ظاهری خارق‌العاده از همدلی یا هم‌صدا شدن در جامعه ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، در موضوعاتی مانند سیاسی و اجتماعی، اگر شخصی به گونه‌ای احساس کند که نظر خود با نظر اکثریت مغایر است، ممکن است از بیان آن صرف نظر کند و در نتیجه، همگان آگاهی از نقطه نظر او کاسته می‌شود.

“اتاق اپکو” (Echo Chamber) یا “اتاق هم‌گفتگو”

یک مفهوم ارتباطی در علوم اجتماعی است که به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد در فضایی قرار می‌گیرند که نظرات، باورها و اطلاعاتشان به طور مداوم توسط گروه مشابه خود تأیید می‌شود و اطرافیانشان اصلاح نظر داده و اطلاعات جدیدی ارائه نمی‌کنند. در این محیط، افراد درگیر تبادل نظر با همان افرادی هستند که با نظراتشان موافق هستند و نقاط مشترکی را به اشتراک می‌گذارند. این ممکن است در شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های آنلاین، رسانه‌های خاص یا حتی در محیط‌های حقیقی مانند جمعیت‌های مذهبی، سیاسی یا افراد با عقاید مشابه رخ دهد.

با وجود اینکه اتاق اپکو می‌تواند برای تقویت هم‌صدا بودن و تأیید نظرات فردی مفید باشد، اما ممکن است منجر به افزایش جدایی، تعصب و بحران موضوعی شود. در اتاق اپکو، افراد دچار پدیده “انعکاس صوتی” می‌شوند که در آن نظرات و ایدئولوژی‌های خود را تکرار می‌کنند و همگان واژه‌ها و دیدگاه‌هایی را می‌شنوند که باعث تثبیت نظرات شان در مسیرهای خودمختار می‌شوند. اتاق اپکو می‌تواند باعث بروز پدیده‌هایی مانند جدال اطلاعاتی، انحصار دیدگاه و کاهش تنوع در نمایشگاه افکار و اطلاعات مردم شود. برای دستیابی به بینش بیشتر و تفهیم بهتر مسائل، توجه به منابع و دیدگاه‌های متنوعی بسیار اهمیت دارد.

“همفیلی” (Homophily) یا همنواختی

به مفهوم جذب و تمایل افراد به برقراری روابط و ارتباطات با افرادی است که ویژگی‌ها، نظرات، عقاید و اعتقادات مشابهی به آنها دارند. به عبارت دیگر، همفیلی نشان دهندهٔ جذب و تمایل افراد به ارتباط با افرادی است که شباهت‌هایی به خودشان دارند. در محیط‌های اجتماعی، مانند شبکه‌های اجتماعی آنلاین، افراد به طور طبیعی تمایل دارند که با افرادی که دارای عقاید، نظرات و سلایق مشابه هستند در ارتباط باشند و آنها را فالو کنند یا با آنها به عنوان دوستان در ارتباط باشند. این مساله می‌تواند به دلیل ایجاد احساس راحتی، تأیید و تطابق با گروهی که به آن تعلق دارند، باشد.

همفیلی می‌تواند در مختلف جنبه‌های زندگی اجتماعی مشاهده شود، مانند سرگرمی‌ها، علایق، عقاید سیاسی، مذهبی و فرهنگی. این پدیده می‌تواند به یک انتخاب طبیعی در جذب و ارتباط با افرادی که با ما شبیه هستند، برگردانده شود. مهم است به خاطر داشته باشیم که همفیلی همچنین ممکن است منجر به ایجاد یک اتاق اپکو (echo chamber) شود، جایی که نظرات و دیدگاه‌ها فقط توسط افرادی که با یکدیگر مشابه هستند، تأیید شده و تقویت می‌شود. به همین دلیل، درک و احترام به نظرات و دیدگاه‌های متفاوت می‌تواند در جامعه‌ای که همفیلی وجود دارد، بسیار مهم باشد.

دیگر ابعاد جنگ ادراکی یا شناختی

1ـ در جنگ شناختی (Cognitive warfare) اعتقادات، نگرش‌ها و رفتار نخبگان و عامه جامعه هدف قرار می‌گیرد. به عبارت دقیق‌تر، در جنگ‌ شناختی مدیریت ادراک صورت می‌گیرد که ترکیبی از طرح‌ریزی، عملیات امنیتی، پوشش و فریب و عملیات روانی است و به تغییر و دستکاری شناخت جامعه نسبت به نظام سیاسی منجر می‌شود.
2ـ از بین بردن سرمایه‌های اجتماعی و معنوی نظام که سال‌ها با نظام همراه و همدل بوده‌اند، یکی از ویژگی‌های این جنگ است؛ برای این منظور دشمن با مستندسازی‌های پیچیده و حیله‌های رسانه‌ای زیرساخت‌های فکری و مذهبی نظام را زیر سؤال برده و اعتقادات گذشته مخاطبان را با تردید روبه‌رو می‌کند.
3ـ پیروزی در جنگ شناختی سبب می‌شود دشمن در کوتاه‌مدت توانایی اثرگذاری بر رفتارهای جامعه را به دست آورد و رفتارهای آنان را در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک به سمت مورد نظر خود سوق دهد.
4ـ تغییر باورهای نظام اسلامی یکی از کارویژه‌های اصلی جنگ ادراک است که در آن باور به اسلام، باور به کارآمدی نظام اسلامی و باور به امکان تداوم نظام اسلامی هدف قرار می‌گیرد و حتی با روش‌های پیچیده درصدد بر می‌آید دوستان انقلاب را نسبت به آینده ناامید و مأیوس کند!
حمله به منبع ادراک به کمک اسلحه اطلاعات اساس جنگ شناختی را تشکیل می‌دهد و راهکار مقابله با آن نیز دفاع از منبع ادراک با کمک اسلحه اطلاعات است؛ در چنین وضعیتی، سانسور و سکوت نمی‌تواند به حل مسائل و مشکلات کمک کند؛ بلکه اصل متقاعدسازی و اقناع مخاطبان را باید در دستور کار قرار دهیم. اکنون یک بار دیگر سخنان مدافعان برجام، سینه‌چاکان CFT و حامیان مذاکره موشکی را به منزله بهره‌های جنگ شناختی مطالعه کرده و تأمل کنید چگونه مردم را علیه منافع خودشان بسیج کردند!

گیمینگ فراتر از بازی کردن

گیمینگ؛ اتفاقی فراتر از آنچه تصور می‌کنید! مؤسسه‌ی “نیوزو” که یکی از معتبرترین موسسات تحقیقاتی در زمینه‌ی مطالعات بازی در دنیا به شمار می‌آید، در پیمایش اخیر خود به تحلیل نحوه‌ی مواجهه و تعامل افراد با بازی‌ها (گیم) در سال ۲۰۲۲ پرداخته که به نتایج جالبی منتج شده است…  

بازی‌ها به طور فزاینده‌ به بستری برای اتصال تبدیل می‌شوند. معاشرت بازی‌کننده‌ها در دنیای بازی‌ها یکی از عواملی است که منجر به شیفتگی تکنولوژی‌های بزرگ به متاورس شده است. تقریباً ۷۵ درصد بازی‌کننده‌ها دیگر فقط برای بازی کردن با گیم سر و کار ندارند. اکنون آن‌ها از دنیاهای مجازی برای اتصال به یک‌دیگر استفاده می‌کنند، حتی بدون انجام بازی واقعی. غیر بازی‌کننده‌ها نیز مشتاق آغاز تعامل در دنیای مجازی هستند. ۴۴ درصد از گروه‌ها در دنیای بازی‌ها بدون این‌که واقعاً بازی اصلی را تجربه کرده باشند، با یکدیگر ملاقات می‌کنند. حتی درصد بالاتری (۴۸ درصد) علاقه‌مند به معاشرت در دنیای بازی‌های آینده هستند.

جنگ افزار ممتیک

کلمه ممتیک از ممیک به معنای تقلید مشتق شده است. بر اساس علم ممتیک، نگرش ها، رفتارها، افکار و باورها می‌توانند همانند ویروس‌ها از فردی به فرد دیگر منتقل شوند. مم یک ایده، فکر و یا مفهوم است که می‌تواند از طریق ذهن ها انتقال پیدا کند . مم می‌تواند هر چیزی باشد مانند یک لحن جذاب که شما به‌صورت ناخواسته پیدا کرده‌اید، زمزمه‌ای که به‌صورت ناخودآگاه از طریق شعار یک آگهی تجاری حفظ کرده‌اید و یا ایده‌های ذهنی و پیچیده طرح‌های بزرگ، همه این‌ها به ذهن شما از طریق ذهن فرد دیگری منتقل شده‌اند. دانش ممتیک در زمینه‌ها و رشته‌های مختلف کاربرد دارد که یکی از آن ها جنگ ممتیک است.

روش های مقابله و دفاع در جنگ شناختی چیست؟

البته ما می‌دانیم که هنوز هیچ قانونی برای جلوگیری از جنگ شناختی در فضای مجازی وجود ندارد. همچنین قانونی هم برای مقابله با جنگ شناختی و تلقی آن به عنوان اقدام مجرمانه وجود ندارد. بهترین راه برای مقابله با این نوع جنگ شناختی، ارتقای آگاهی در میان طیف خاکستری و افزایش هوشیاری عمومی است. شاید تصویر زیر بهترین درک را از جنگ نرم تداعی کند. در تصویر زیر هر دو شلوار را یک دشمن پاره کرده است. یکی را با جنگ سخت و دیگری را با جنگ شناختی. برای مقابله با جنگ شناختی، باید به چند نکته توجه کرد:

جنگ شناختی
تفاوت های جنگ شناختی و جنگ سخت
  1. ارتقای آگاهی و هوشیاری عمومی در مورد روشها و هدفهای جنگ شناختی قبل از حمله در همه سطوح جامعه از دبستان تا دانشگاه 
  2. اطلاع رسانی آموزش های موردی در بدو شروع حمله از طریق همه رسانه ها و تقویت سواد رسانه ای و شبکه ای متناسب با حمله 
  3. تبدیل تهدید شناختی به فرصت و عوض کردن زمین بازی
  4. آموزش های بعد از پایان حمله برای برطرف کردن اثر افراد مورد تاثیر برای حفظ سلامت روان در برابر تحریکات عاطفی و اصلاح خطاهای شناختی
  5. برخوردهای قانونی و امنیتی برای پیدا کردن و مجازات دستاندرکاران جنگ شناختی جهت عبرت عناصر بعدی دشمن
  6. بهرگیری از تکنیکهای نبرد متقارن علیه دشمن و  اقدامات تلافی جویانه جهت بازدارندگی حملات بعدی
  7. اضافه کردن تجربه حاصل شده از مورد 2 تا 6 به مورد اول

هزینه های و مخارج جنگ شناختی چگونه تامین و توزیع میشود

اهمیت حوزه امنیت نرم و تأثیرگذاری بر افکار عمومی آنقدر زیاد است که با وجود تحت کنترل بودن تمام شبکه‌های اجتماعی مطرح، سازمان‌های اطلاعاتی، سازمان‌ها و نهادهای تحلیلگر، بودجه‌های هنگفت و… ناچارا دستِ نیاز به سوی پژوهشگران دراز کردند تا بتوانند از تمام توان برای حفاظت از خود و همچنین تحمیل هزینه‌های سنگین به دشمنان خود استفاده کنند.

جریان مالی در جنگهای نرم
جریان مالی در جنگهای نرم

اقدامات توئیتر در جنگ شناختی

توئیترجهت مبرا کردن خود از شرکت در جنگ شناختی، پروژه‌ای به نام عملیات‌های اطلاعاتی (Information Operations) را در سال 2018 راه اندازی کرد که در آن آرشیوهایی از اطلاعات توئیتر مرتبط با عملیات‌های اطلاعاتی، روانی و شناختی که مورد حمایت کشورها و سازمان‌ها هستند، جهت استفاده پژوهشگران و صاحبنظران در اختیار قرار داد. توئیتر ادعا می‌کند:

– در راستای اصول شفافیت و برای بهبود درک عمومی از کمپین‌های نفوذ غیرواقعی، آرشیوهایی از توییت‌ها را در دسترس عموم قرار می‌دهد

– مسئولیت محافظت از صحت تعاملات عمومی را از طریق افشای به موقع اطلاعاتی نظیر تلاش برای دستکاری توییتر برای تأثیرگذاری بر انتخابات بر عهده دارد

– شفاف‌سازی داده‌ها، عموم مردم و جامعه پژوهشی را یشتر آگاه می‌کند

– ما در حال یادگیری، تکامل، و ایجاد یک رویکرد فناورانه برای مبارزه با کمپین های نفوذ غیر معتبر هستیم

– ما امیدواریم که افشای جامع و شفافی مانند این بتواند به همه ما کمک کند تا استراتژی های دفاعی و ظرفیت‌های اجتماعی لازم را برای محافظت از تعاملات عمومی ایجاد کنند

– با هر افشاگری که انجام می‌دهیم، می‌خواهیم به مردم در مورد تاکتیک‌های مورد استفاده بازیگران تحت حمایت دولت‌ها برای دستکاری یا تضعیف گفتگوهای باز دموکراتیک که در توییتر رخ می‌دهد، آموزش دهیم.

آرشیو کنونی داده ها شامل بیش از 85000 حساب مرتبط با کمپین های دستکاری پلتفرم از 20 کشور است. اما با اولین نگاه متوجه خواهید شد که در میان کشورهایی که متهم به انجام عملیات اطلاعاتی هستند نامی از کشورهای عضو ناتو و همپیمانان آنان وجود ندارد! متهمان اصلی روسیه، ایران، ارمنستان، ونزوئلا و… هستند! 

خطاها شناختی یا Cognitive Errors

خطاها یا سوگیریهای شناختی یا Cognitive Errors از جمله بحث‌های مهم در حوزه مدیریت و روانشناسی محسوب می‌شوند و به‌طور خاص، فهرست اشتباه شناختی به بخش جدایی‌ناپذیر بسیاری از کتابهای تصمیم گیری تبدیل شده است. این خطاها، هنگام تحلیل و تفسیر و قضاوت در مورد رویدادها ما را به دام خود گرفتار می‌کنند و باعث می‌شوند که ما نتوانیم شرایط موجود را به درستی ارزیابی کرده و بهترین گزینه‌ی پیش رو را انتخاب کنیم. فرایند ساده شده عملکرد مغر در شکل زیر آورده شده است. بدیهی است که هر کدام از عناصر اگر با اطلاعات نادرست و دستکاری شده تغذیه شوند در استنتاج و در نتیجه عکیالعمل فرد تاثیر میگذارند.

فرایند خلاصه از عملکرد مغز
فرایند خلاصه از عملکرد مغز

عملکرد ذهن انسان

گاهی اختلال در عملکرد هر کدام از این بخش ها ممکن است موجب عدم کارکرد مطلوب مغز شود به صورتی که حتی خود انسان متوجه عدم کارکرد صحیح آن نشود. به عنوان مثال ما در بیشتر موارد متوجه اختلال های کبدی خود نمی شویم بلکه از طریق آزمایشات پزشکی به آن پی میبرم. پس جای تعجب نیست که گاهی متوجه عملکرد صحیح مغز خود نمی شود. ورودی کبد و کلیه دستگاه خون رسانی است خون مسموم به عملکرد صحیح آنها آسیب میزند. ورودی مغز سنسورهای گیرنده اطلاعات یعنی حواس چندگانه (شنوایی، بینایی و …) است. اطلاعات مسموم قطعا بخش مربوط به استدلال و استنتاج مغز را مختل خواهد کرد.در شکل زیر قسمت های مختلف مغز انسان معرفی شده است. امام على عليه السلام در این مورد میفرمایند:  اِتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛ عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مى گيرد. [غررالحكم، ح 2570]

قسمت های مختلف مغز انسان
قسمت های مختلف مغز انسان

همان گونه در سلاح های شیمیایی کشتار جمعی با انتشار گازهای مسموم می توان به سیستم های تنفسی و یا سیستم عصبی پاراسمپاتیک افراد آسیب جدی رساند در جنگ شناختی نیز میتوان با انتشار اطلاعات مسموم و با اتکا بر نقطه ضعف های مغز بخش هایی از سیستم استدلال و استنتاج انسان را مختل نمود. معمولا در یک حمله شیمیایی از ماسک هایی با فیلترهای متناسب و تزریق واکسن مناسب سعی بر این می شود که دریافت گازهای سمی را توسط سیستم تنفسی به حداقل رساند همین عکس العمل در حملات شناختی متصور است. بایستی با استفاده از فیلترهای مناسب اطلاعات و تزریق معلومات متناسب از آسیب دیدن سیستم استنتاج و استدلال مغز جلوگیری به عمل آورد.

تقسیم‌بندی خطاهای شناختی

خطاهای شناختی، زیرمجموعه‌های زیادی دارند که این زیرمجموعه‌ها و تقسیم بندی‌ها، گاهی مرزهای مشخص‌ هم ندارند و دارای هم پوشانی هستند. از میان انواع تقسیم بندی‌ها و اصطلاحات حوزه‏ی خطاهای شناختی شاید دو اصطلاح سوگیری‌های شناختی (Cognitive Biases) و تحریف‌‏های شناختی (Cognitive Distortions) رایج‌تر از بقیه باشند: با وجود اینکه اختلاف نظرهای جدی در تعریف و تفکیک مفهوم سوگیری‏‌های شناختی و مفهوم تحریف‌‏های شناختی وجود دارد، اما شاید تقسیم‌بندی زیر تا حدی راهگشا باشد: سوگیری‌های شناختی عموماً میان همه‌ی ما انسان‌ها مشترک هستند و معمولاً در ارزیابی روی می‌دهند. تحریف‌های شناختی فردی‌تر هستند. به عبارتی شدت و ضعف آنها در انسان‌ها بسیار متفاوت است. معمولاً هم در ثبت و یادآوری رویدادها به وجود می‌آیند. با این حال، چون تقسیم‌بندی فوق بسیار ذهنی است، از اصطلاح خطاهای شناختی استفاده می‌شود که عمومی‌تر است و همه‌ی موارد را پوشش می‌دهد.

فهرست برخی از انواع خطاهای شناختی از نوع سوگیری

  • خطای بازماندگان (Survivorship Bias )
  • اعتماد به نفس بیش از حد (Overconfidence Bias)
  • خطای تایید خود (Confirmation Bias)
  • تمرکز بر آخرین اطلاعات (Recency Bias)
  • اثر لنگر انداختن (Anchoring Bias)
  • خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس یا Availability Bias
  • اجتناب از تعارض شناختی (Cognitive Dissonance)
  • تفکر کلیشه ای یا استریوتایپ Stereotype
  • سوگیری واپس‌نگری (Hindsight Bias)
  • سوگیری ذهنیت گله‌ای (Herd Mentality Bias)
  • سوگیری زیان گریزی (Loss Aversion Bias)
  • سوگیری مغالطه روایی (Narrative Fallacy Bias)
  • سوگیری وضعیت موجود (Status Quo Bias)
  • سوگیری نقطه کور (Blind Spot Bias)
  • سوگیری جمع‌آوری اطلاعات بیش از حد Information bias

فهرست برخی از انواع تحریف های شناختی

  • تفکر همه یا هیچ یا All or nothing
  • تعمیم دادن یا Over-generalization
  • بایدها یا Should Statements (درس جبر محیطی در گفتگو)
  • برچسب گذاری بر روی خود و دیگران یا Labeling
  • بزرگنمایی و کوچکنمایی یا Magnification / Minimization
  • حذف رویدادها و اطلاعات مثبت یا Disqualifying Positives
  • پریدن به نتیجه بدون طی شدن مسیر Jumping to Conclusions
  • شخصی کردن و به خودگرفتن Personalization
  • ذهن خوانی یا Mindreading
  • خطای هاله ای (Halo Effect)

Download (SVG, 23KB)

دسته بندی خطا های شناختی

Cognitive_Bias_Codex_With_Definitions,_an_Extension_of_the_work_of_John_Manoogian_by_Brian_Morrissette
Cognitive_Bias_Codex_With_Definitions,_an_Extension_of_the_work_of_John_Manoogian_by_Brian_Morrissette

25 خطای شناختی متداول که در جنگ شناختی استفاده می شود

در این یادداشت، 25 خطای شناختی که اطلاع و پرهیز از آنها می تواند منجر به بهبود شناخت و تصمیم‌گیری گردد معرفی شده است.

۱. خطای بقا (Survivorship Bias): چرا باید به قبرستان‌ها سری بزنیم؟

نمی‌شود که همه برنده باشیم. حتی تو بازی موفقیت هم یه عده برنده هستند و یه عده بازنده. وقتی کسی مثل رولف دوبلی کتاب منتشر می‌کند و ثروتمند میشود، باید رفت دید در این قبرستان چند نفر کتابشون رو چاپ کردند؛ ولی هیچ‌وقت کتابشون نتوانست پرفروش شود و هزاران نفر رو ببینیم که کتابشون را نوشتند، ولی ناشری حاضر به چاپش نشده و ده‌ها هزار نفری که با رؤیای نوشتن کتابشون تو دل زمین خوابیدند.

در جنگ جهانی دوم، بمباران هوایی یکی از ابزارهای مؤثر متفقین برای از بین بردن زیرساخت‌های صنعتی و نظامی آلمان و درنهایت شکست آن کشور بود؛ اما این رویکرد همراه با تلفات سنگینی برای نیروی هوایی انگلیس و آمریکا بود. برآوردها حاکی است دوره عمر انتظاری خدمه یک بمب‌افکن بین ۱۲ تا ۱۵ مأموریت بود. در یک دوره‌ای از جنگ، اگر شما خلبان یک بمب‌افکن در اروپا بودید، شانس این‌که سالم از مأموریت خود بازگردید، چیزی در حدود ۵۰ درصد بود. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آن‌ها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگنده‌ها حفاظت کند. اما آبراهام والد (Abraham Wald) با این نتیجه‌گیری کاملاً مخالف بود. او از جمله ریاضی‌دانانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار می‌کرد. والد اثبات کرد که خطای مهمی در تحلیل‌ها صورت گرفته است…

خطای بقا
خطای بقا

۲. توهم بدن شناگر: آیا دانشگاه هاروارد شما را باهوش‌تر جلوه می‌دهد؟

اگه بخواید هدفی رو انتخاب کنید، هدف‌قراردادن دیگرانی که در حال حاضر در حالت ایده آلِ هدفمون هستند موجب توهم‌زدنمون خواهد شد. برای اینکه بدن ما شبیه بدن یک شناگر حرفه‌ای و خوش‌فرم و سیکس‌پک‌دار بشود، لازم است قبل از دست‌و‌پا زدن تو قسمت پرعمق استخر جلوی آیینه به ژنتیک و استعدادهای بدنی‌مون نگاه کنیم. این شنا نیست که بدن شناگرها رو خوش‌فرم و سیکس‌پک‌دار می‌کنه، بلکه این افرادی با بدن خوش‌فرم هستند که شناگر می‌شوند. فرم کلی بدن شناگرها  یکی از عوامل انتخابشان است، نه نتیجۀ فعالیت‌های ورزشی‌ آنها.

جنگ شناختی

۳. توهم دسته‌بندی: چرا ابرها را به شکل‌های مختلف می‌بینی؟

احتمالاً تا حالا به ابرهای تو آسمون خیره شدید و آنن‌ها را به حیوانات و چیزهای دیگه تشبیه کردید. این کاری هست که ذهن ما به‌صورت خودکار انجام می‌ده. ذهن ما شروع به دسته‌بندی و شبیه‌یابی اتفاقات اطرافمان می‌کند، چون ذهن ما دنبال الگو هست. بعدش ذهنمان در خودش روابط علت و معلولی درست می‌کند و ما فکر می‌کنیم که دلیل یه اتفاق از یک روند منظم نشأت گرفته. خیلی‌وقت‌ها اتفاق‌ها فقط اتفاق هستند و نظمی در شکل‌گیری‌شان ندارند.

جنگ شناختی

۴. تأیید اجتماعی: اگه پنجاه‌میلیون نفر چیز احمقانه‌ای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است.

این جمله‌ای از آناتول فرانس (Anatole France) است که مشخصاً به بحث تأیید اجتماعی می‌پردازد. تأیید اجتماعی به بیان ساده یعنی دنباله‌روی از انتخاب سایر آدم‌ها، به شکلی که هر چی این انتخاب‌ها در سطح و اندازۀ بزرگ‌تری صورت بگیرد، تمایل ما به انتخاب آن انتخاب بیشتر می‌شود و ناخوداگاه جنبۀ اشتباهش را نادیده می‌گیریم. به بیان ساده  اینکه باید به راهی که اکثریت می‌روند شک کنیم و نظر جمعی آدم‌ها را به‌صورت پیش‌فرض درست در نظر نگیریم و سعی کنیم با سؤال‌پیچ‌کردن و بررسی جواب‌ها تصمیم بگیریم.

جنگ شناختی

۵. خطای هزینۀ هدر رفته: چرا باید گذشته را فراموش کنی؟

قیمت خرید سهام چیزی نباید مبنای تصمیم‌گیری ما برای فروشش باشد. باید شاخص منطقی‌تری داشته باشیم؛ مثلاً توجه به اینکه آیندۀ آن سهام چی می‌تواند باشد… این موضوع به شکل خیلی دیوانه‌واری صادق است که هرچی کالا ضرر بیشتری بدهد، سرمایه‌گذارها تمایل بیشتری برای نگه‌داشتن سهام آن کالا دارند. انگار دلشان نمیاد که رهایش کنند… مثلاً خود ما وقتی تو سینما هستیم و وسط فیلم متوجه می‌شیم که اون فیلم رو دوست نداریم، برای اینکه احساس نکنیم پولمان هدر رفته است می‌شینیم و تا آخر فیلم را می‌بینیم که البته این‌انتخاب بدتر هم هست؛ چون با این کار زمانمان هم هدر می‌رود. خلاصه اینکه می‌رسیم به همان ضرب‌المثل قدیمی که : «جلوی ضرر را از هرجا بگیریم منفعت هست.»

جنگ شناختی

۶. خطای مرجعیت مشهور : تسلیم سلبریتی ها و افراد مشهور نشوید

مراجع و افراد شاخص مسئول همواره به دنبال جلب توجه‌اند و همیشه راهی پیدا می‌کنند تا وجهۀ خود را تقویت کنند. پزشکان و محققان روپوش سفید می‌پوشند در صورتی اصلا نیاز نیست. مدیران بانکی کت و شلوار و کراوات به تن می‌کنند. پادشاهان تاج بر سر می‌گذارند. مرجعیت‌ها مانند مد لباس متغیرند و جامعه هم به همان میزان از آن ها تبعیت می‌کند. در نتیجه، هروقت می‌خوای تصمیم بگیری، به این فکر کن چه مراجعی ممکن بوده بر استدلال‌های شما اثر گذاشته باشند. جالب هست که بدونید اگثر سلیبریتی ها حتی حداقل شعور برای مدیریت زندگی خود عاجز هستند.

جنگ شناختی

۷. اثر مقایسه‌ای: دوستان سوپرمدل خود را در خانه رها کنید.

«اثر مقایسه‌ای» تصور غلط و متداولی هست که نشون می‌دهد اگه ما خودمان چیزی داشته باشیم که زشت یا ارزان باشد، چیز دیگرِ نداشته را قشنگ و گرون‌قیمت در نظر می‌گیریم. شما در واقع به واسطه بمباران تبلیغاتی که سوپرمدل‌ها در آن‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند، دچار قضاوت‌های مطلق می شوید. مثلا اگر به دنبال همسر هستید، هیچ‌گاه با دوستان سوپرمدلتان بیرون نروید. بقیۀ مردم شما را کمتر از آنچه هستی جذاب می‌بینند. تنها بروبد یا حتی بهتر از این، دو دوست زشتت را با خودت ببرید. هر دو لیوان زیر یک اندازه نوشیدنی دارند.

جنگ شناختی

۸. خطای در دسترس‌بودن: چرا یک نقشۀ غلط را به نبود نقشه ترجیح می‌دهیم؟

آیا کلمات انگلیسی‌ای که با حرف «K» شروع می‌شن بیشتر از کلماتی هستند که «K» حرف سوم اون‌هاست؟ جواب: تعداد کلمات انگلیسی‌ای که «K» حرف سوم اون‌هاست، بیش از دو برابر کلماتی هست که با حرف «K» شروع می‌شوند. چرا بیشتر مردم باور دارند که برعکس این مطلب درست است؟ چون می‌توانیم به کلماتی که با «K» شروع می‌شوند سریع‌تر فکر کنیم. آن‌ها در حافظۀ ما دردسترس‌ترند. خطای دردسترس‌بودن به شما می‌گوید ما با استفاده از مثال‌هایی که خیلی ساده به ذهن میان، تصویری از دنیا می‌سازیم. البته که این کار بیهودست؛ چون در واقعیت، صرف اینکه یه اتفاق راحت‌تر به ذهن ما خطور می‌کند دلیلی بر پرتکراربودن آن نیست. به‌خاطر خطای دردسترس‌بودن است که ما درک و برداشت صحیحی از ریسک‌ها و خطرها در ذهن خود نداریم.

خطای تمرکز و اعتماد بر اطلاعات در دسترس یا راه حل دم دست یعنی بسنده کردن به مثال‌ها و دلایلی که به سرعت به ذهن شخص می‌رسند در جهت ارزیابی یک موضوع. به عبارات دیگر اگر شخصی احتمال وقوع یک رویداد یا فراوانی وقوع آن را بر مبنای مثال‌هایی که به ذهنش می‌رسد بسنجد دچار «خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس» می‌شود. باید به خاطر داشته باشید آنچه به ذهن شما می‌رسد معیاری مناسبی برای سنجش احتمال وقوع رویدادها یا فراوانی آنها نیست. عموماً آنچه بلافاصله به ذهن ما می‌رسد معیار ما برای تصمیم‌گیری است. البته این امر یک میانبر ذهنی است که به سرعت عمل ما اضافه می‌کند اما گاهی نتایج غلطی به همراه دارد.

جنگ شناختی

۹. خطای داستان: حتی داستان‌های واقعی هم افسانه‌اند.

دو داستان از ادوارد مورگان فورستر رمان‌نویس انگلیسی نقل می‌کنم تا ببینیم کدوم یکی رو بهتر به خاطر خواهید سپرد؟
۱) پادشاه مرد، ملکه هم مرد؛
۲) پادشاه مرد، ملکه هم دق کرد و مرد.
بیشتر مردم داستان دوم رو بهتر به خاطر خواهند سپرد؛ چون در آن فقط توالی مرگ‌ها نیست، بلکه از نظر احساسی به هم وصل می‌شن. داستان ۱، فقط یه «گزارش» واقعیه؛ اما داستان ۲ در خودش «معنا» داره. ما با تاریخ جهان هم همین کار رو می‌کنیم؛ جزئیات رو در قالب یه داستان باثبات می‌گنجانیم. ناگهان چیزهایی رو درک می‌کنیم. مشکل اصلی داستان‌ها اینه که یه احساس نادرست از درک‌کردن به ما می‌دن که ناگزیر باعث می‌شن ما ریسک‌های بزرگ‌تری بکنیم و روی لایۀ نازکی از یخ قدم بگذاریم.

فریب رسانه ای

۱۰. خطای بازنگری: چرا باید دفترچه خاطرات داشت؟

خطای بازنگری از متداول‌ترین خطاهاست. به‌درستی می‌توان آن را پدیدۀ «من به تو گفته بودم» نامید. وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، همه‌چیز واضح و اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. وقتی یک مدیرعاملی به‌خاطر خوش‌اقبالیش به موفقیت می‌رسد، با نگاه به گذشته احتمال موفقیت خود رو بسیار بیشتر از احتمال واقعی آن ارزیابی می‌کند. یه توصیه: «خاطراتت رو بنویس.» پیش‌بینی‌های خودت رو یادداشت کن، آن هم دربارۀ تغییرات سیاسی، شغلت، وزنت، بازار بورس و… . بعد، گاهی یادداشت‌های خودت را با وقایع بیرونی مقایسه کن. از اینکه چه پیشگوی ضعیفی هستی، شگفت‌زده خواهی شد. جمله معروفی ومود دارد که میگوید تجربه و ادراک فرماندهان، فقط در حد آخرین جنگی است که در آن موفق شده اند.

خطای بازنگری

۱۱. اثر بیش‌اعتمادی: چرا مرتب دانش و توانایی‌هایت را دست‌بالا می‌گیری؟

ما دائماً دانش و توانایی‌های خود رو دست‌بالا می‌گیریم؛ آن هم به مقدار زیاد. اثر بیش‌اعتمادی ارتباطی با نتایج نهایی تخمین ندارد، بلکه در آن اختلاف بین آنچه شخص می‌داند و آنچه فکر می‌کند  که می‌داند، مسئله ساز میشود. جالبه بدانید: متخصصان بیش از عامۀ مردم در معرض بیش‌اعتمادی هستند. اگه از یک استاد اقتصاد بخواید قیمت نفت رو در پنج سال آینده پیش‌بینی کند، به اندازۀ جواب یه نگهبان باغ‌وحش از واقعیت فاصله خواهد داشت. با وجود این، استاد پیش‌بینی خود رو با قطعیت اعلام خواهد کرد. در نتیجه، آگاه باشید که شما معمولاً دانش خود رو دست‌بالا می‌گیرید. به پیش‌بینی‌ها بدبین باشید، به‌خصوص آنهایی که از جانب افراد به اصطلاح متخصص ابراز می‌شود. برای تعیین برنامه‌هایتان، سناریوی بدبینانه رو در نظر بگیرید. به این صورت برای قضاوت واقع‌بینانه‌تر شرایط بهتری دارید. حضرت امیرالمإنین علیه السلام میفرمایند عقل خود را به چالش بکشید…

خطای شناختی

۱۲. اثر مالکیت: به هیچ‌چیز بیش از حد وابسته نباشید.

می‌توان با قطعیت گفت ما در جمع‌کردن اشیا بسیار ماهرتریم تا در دورریختن اون‌ها. این پدیده نه‌تنها این مسئله را که چرا خونۀ خود را با اثاثیۀ به‌درد‌نخور پر می‌کنیم توجیه می‌کند، بلکه نشون می‌دهد چرا عاشقان تمبر و ساعت و قطعات عتیقه به‌سختی حاضرند از آنها جدا بشوید. در نتیجه، خیلی به چیزی وابسته نباشید. فرض کنید آنچه در اختیار دارید چیزی است که «جهان» به‌طور موقت به تو امانت داده و می‌تواند در یه چشم به هم زدن آن را (یا حتی بیشتر از آنرو) از شما بگیرید.

جنگ شناختی

۱۳. گروه‌اندیشی: فاجعۀ دنباله‌روی

اگه خود را میان یک گروه نزدیک و هم‌عقیده پیدا کردید، باید آنچه در ذهنتان می‌گذرد بیان کنید، حتی اگه گروه به اون علاقه‌ای نشون ندهد. فرضیات ضمنی را زیر سؤال ببرید، حتی اگر این کار باعث بشود از آسایش دور باشید. اگه رهبری یه گروه را بر عهده دارید، یک نفر رو به‌عنوان «مخالف» منصوب کنید. او احتمالاً محبوب‌ترین فرد گروه نخواهد بود، اما شاید مهم‌ترین عضو باشد.

جنگ شناختی

۱۴. خطای کمبود: چرا آخرین شیرینی جعبه دهان تو را آب می‌اندازد؟

رومی‌ها معتقدند «کمیاب با ارزش است.» تبلیغات می‌گویند: «فقط تا وقتی سهام‌ها سود می‌دهند.» پوسترها هشدار می‌دهند: «فقط امروز.» صاحبان گالری‌ها از همین خطای کمبود سوءاستفاده می‌کنند و نشونه‌های قرمز «فروخته شد» رو زیر نقاشی‌های خود می‌گذارند تا کارهای باقی‌موندۀ خود را نمونه‌هایی کمیاب معرفی کنند که باید هرچه سریع‌تر اآن‌ها را خرید. در نتیجه، پاسخ معمول به کمبود باعث ایجاد خلل در شفاف‌اندیشی می‌شود. ارزش محصولات و خدمات رواصرفاً براساس قیمت و مزایای اون‌ها بسنجید. اینکه یک محصول در حال اتمام است یا پزشکان فلان کشور به آن علاقه‌مند شده‌اند نباید در ارزشش اثرگذار تلقی بشود. هر دو شکل زیر هم اندازه هستند.

خطای شناخنی
هر دو شکل زیر یک اندازه دارند

۱۵. استدلال استقرایی: چطور مردم را از چند میلیون پولشان خلاص کنیم؟

تفکر استقرایی لزوماً جاده‌ای به سمت نابودی نیست، اما می‌تاوند نتایج مخربی نیز داشته باشد؛ با وجود این، نمی‌توانیم با نبودن آن کنار بیایم. اطمینان داریم وقتی سوار هواپیما می‌شیم، قوانین آیرودینامیک همچنان معتبرند. تصور می‌کنیم کسی در خیابون به‌صورت تصادفی به ما حمله نمی‌کند. این‌ها نقاط اتکایی هستند که بدون اون‌ها قادر به زندگی نیستیم. اما باید یادمون باشه که قطعیت‌ها گاهی استثنا دارند.
استقراء ما رو گمراه می‌کند و به نتیجه‌گیری‌هایی مشابه ولی اشتباه را می‌رساند: “بشر همواره جان سالم به در برده است”. پس ما هم قادر خواهیم بود با هر چالشی در آینده مقابله کنیم.» در نگاه اول خوب به نظر می‌رسد، اما نکتۀ حائز اهمیت اینه که چنین اظهارنظری می‌تواند فقط از جانب بشری باشد که تا به‌‌حال جان سالم به در برده است!

جنگ شناختی

۱۶. کم‌کاری اجتماعی: چرا تیم‌ها تنبل‌اند؟

وقتی مردم کاری را با هم انجام می‌دهند، عملکردهای فردی کاهش پیدا می‌کند. این شگفت‌آور نیست؛ چون نیروی مصرف‌شده ازطرف ما با وجود کاهش، به‌طور کامل صفر نمی‌شود. کم‌کاری اجتماعی فقط در عملکرد فیزیکی ما اتفاق نمی‌افتد بلکه ما به لحاظ ذهنی هم کم‌کاری می‌کنیم. برای مثال، در جلسه‌ها، هر چی تیم بزرگ‌تر باشد، مشارکت فردی ضعیف‌تر می‌شود. اما به محض اینکه شرکت‌کنندگان به یک تعداد مشخص برسند، عملکرد ما ثابت می‌شود.

مهم نیست گروه شامل بیست نفر باشد یا صد نفر، سینرژی بیشینه باید حاصل بشود. یعنی کار گروهی زمانی مفید است که موجب هم افزایی شود. در نتیجه، مردم در گروه‌ها نسبت به وقتی که تنها هستند متفاوت رفتار می‌کنند. در غیر این صورت، اصلاً گروهی در کار نمی‌بود. با آشکار شدن عملکردهای فردی، تا حد امکان می‌توان نقاط ضعف گروه‌ها را تخفیف داد. به همین دلیل است که در حوزه های جنگ نرم متصدیان کم کاری میکنند هر کسی فکر میکند که دیگیری باید کار کند.

کم‌کاری اجتماعی چرا تیم‌ها تنبل‌اند

۱۷. خطای انتساب ذاتی: هیچ‌وقت از یک نویسنده نپرس رمانش شرح حال خودش است یا نه

خطای انتساب ذاتی به‌طور مشخص برای تراشیدن وقایع منفی و تبدیل اون‌ها به بسته‌های تر و تمیز، مفیده. وقتی شرکت‌ها نتایج خوب یا بد خود رو اعلام می‌کنند، الگوی مشابهی رو می‌بینیم. همۀ نگاه‌ها به سمت دفتر مدیریت تغییر جهت می‌دن؛ حتی اگه حقیقت رو بدونیم. موفقیت‌های اقتصادی، بیشتر به شرایط عمومی اقتصاد و جذابیت بازار بستگی داره تا رهبری عالی. جالب اینه که شرکت‌هایی که در صنعت دچار مشکل‌اند، مدیران خود رو به تناوب عوض می‌کنند و چنین اتفاقی چقدر به‌ندرت در بخش‌های در حال ترقی رخ می‌ده. در نتیجه، اون‌قدر که مجذوب صحنۀ تماشای زندگی هستیم، مردم روی صحنه بی‌نقص و خودمختار نیستند. در عوض، اون‌ها از موقعیتی به موقعیتی دیگه جست‌و‌خیز می‌کنند. اگه می‌خوای بازی کنونی رو درک کنی، واقعاً درک کنی، بازیگران رو فراموش کن. با دقت به رقص اثرهایی توجه کن که بازیگران بازیچۀ اون هستند.

خطای شناخنی
خطای ادراک

۱۸. اثر هاله‌ای: هر کسی در اوج، زیبا به نظر می‌رسد

این سوگیری زمانی اتفاق می‌افتد که تنها یک جنبۀ ما را جذب کرده و چگونگی نگاه ما به تصویر کلی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اثر هاله‌ای جلوی دیدن خصوصیت‌های واقعی را می‌گیرهد برای خنثی‌کردن این اثر، باید از ارزش ظاهری فراتر بریم و از برجسته‌ترین ویژگی‌ها فاکتور بگیریم.

تقدیس کردن دروغین
تقدیس کردن دروغین

۱۹. واژه‌بندی: مهم نیست چه می‌گویی، مهم این است که چگونه می‌گویی.

این دو جمله را در نظر بگیر:
۱) هی، سطل آشغال پر شده!
۲) عزیزم، اگه بتونی سطل آشغال رو خالی کنی عالی می‌شه.
مهم نیست چه می‌گویید، مهم این است چگونه می‌گویید. اگه یه پیام به روش متفاوت فرستاده شود، به روش‌های متفاوت هم دریافت می‌شود. در روانشناسی، این تکنیک «واژه‌بندی» نامیده شده است. تفسیرکردن، نوع پرطرف‌داری از واژه‌بندی است. تحت قوانین آن، آشفتگی در قیمت سهام «در حال اصلاح شدن» نامیده می‌شود. قیمت بیش از حد یه ملک «سرقفلی» نامیده می‌شود. کسی که اخراج شده «مشغول ارزیابی شغلش» است. سرباز کشته‌شده، بدون توجه به اینکه بدشانسی یا حماقت چقدر در مرگش دخالت داشته، به «قهرمان جنگی» تبدیل می‌شود. در نتیجه، بدانید هر آنچه بیان می‌کنید و می شنوید واژه‌بندی دارد، چه حقیقتی که از یک دوست مورد اعتماد شنیدید، چه مطلبی که در روزنامه‌ های معتبر خواندید، تحت‌تأثیر واژه‌بندی است. اگثر انسان های آموزش ندید به شدت تحت تاثیر واژه بندی هستند.

<yoastmark class=

۲۰. خطای عمل: چرا تماشا کردن و صبرکردن شکنجه است؟

وقتی موقعیتی جدید یا نامشخص است، خطای عمل برجسته‌تر می‌شود. خیلی از سرمایه‌گذاران ناتوانی‌شان برای قضاوت در بازار سهام رو با حرکات بیش‌فعالانه جبران می‌کنند. البته چنین کاری هدردادن وقت و سرمایه است. در نتیجه، در شرایط جدید یا متزلزل می شویم و احساس ناچاری می‌کنیم؛ اینکه باید حتماً کاری کنیم، هر کاری بعد از انجام این کار، احساس بهتری داریم؛ حتی اگه با این عمل سریع یا بیش از حد اوضاع رو بدتر کرده باشیم. پس وقتی شرایط نامشخصه، عقب بایست تا اینکه تمام گزینه‌هات رو ارزیابی کنید. هر چند ممکنه این کار با تحسین مواجه نشود. «تمام مشکلات بشر، در ناتوانی وی در آرام و تنها نشستن در یک اتاق ریشه دارد». این رو بلز پاسکال (Blaise Pascal) هنگام مطالعه در خانه‌اش نوشت. لذا بدانید که گاهی هیچ کاری نکردن و هیچ چیزی نگفتن میتواند برای یک موقعیت خاص بهترین تصمیم باشد.

سکوت

21 سوگیری‌ شناختی لنگر انداختن

تمایل انسان به ملاک قرار دادن اولین اطلاعات دریافت شده و سنجش و ارزیابی اطلاعات بعدی با آن. (معمولاً اولین بخش از اطلاعات ملاکی می‌شوند برای ارزیابی موضوع و ذهن روی آنها گیر می‌کند). برای مثال تصور کنید وارد یک پاساژ شده و اولین مغازه چند تی‌شرت را به قیمت ۲۰۰ هزار تومان پشت ویترین گذاشته‌است. از کنار مغازه رد شده و چند مغازه بعد، همان تی‌شرت‌ها را به قیمت ۱۵۰ هزار می‌بینید. احتمالاً بلافاصله قضاوت می‌کنید که این فروشگاه ارزان فروش است. فروشگاه اول ملاک شما برای سنجش قیمت تی‌شرت شده‌است.

حالا تصور کنید به هنگام ورود به پاساژ همان مغازه اولی قیمت تی‌شرت‌ها را ۱۰۰ هزار گذاشته بود، حالا این بار با دیدن قیمت ۱۵۰ هزار تومانی تی‌شرت‌ها در مغازهٔ دوم با خود خواهید گفت این فروشگاه گران‌فروش است. باید توجه داشت که اطلاعات زمانی قابل اتکا و ملاک سنجش هستند که از صحت آنها اطمینان داشته باشیم. صرف اینکه اطلاعاتی نخست به رویت ما برسند نباید ملاک سنجش ما قرار گیرند. چرا که در این صورت دچار خطای لنگر انداختن می‌شویم.

لنگر انداختن ذهن
لنگر انداختن ذهن

22.خطای سوگیری اعتقادی

تمایلی است ذهنی که در آن فرد هر استدلال را با توجه به باورپذیری نتایجش قضاوت می‌کند، به جای اینکه قدرت استدلال را بررسی کند. به بیان دیگر اعتقادگرایی باعث می‌شود فرد در ارزیابی و پذیرش استدلال‌ها فقط به این نکته توجه کند که نتایج هر استدلال چقدر با باورها و اعتقادات شخصی وی همخوانی دارد. معنای این پدیده این است که افراد اغلب استدلالی را می‌پذیرند که با باورهای‌شان سازگار است بی‌آنکه حتی منطقی بودن دلایل را در نظر بگیرند. در این حالت فرد تمایل دارد استدلالی را حتی اگر منطقی و عقلانی باشد، در صورتی که خارج از نظام اعتقادی او باشد، رد کند. اعتقادگرایی اجازه نمی‌دهد افراد منطقی فکر کنند زیرا فقط به نتایج استدلال تکیه می‌کنند و وقتی نتایج خارج از باورهایشان است، کل استدلال را نادیده می‌گیرند.

23.خطای سوگیری توجه وسواسی

تمایل به توجه و تمرکز به بعضی محرک‌ها، نشانه‌ها و ملاک‌ها درحالی‌که بقیهٔ چیزها همزمان نادیده گرفته می‌شوند. این سوگیری نه تنها برداشت ما را از جهان و پیرامون‌مان تحت تأثیر قرار می‌دهد بلکه ارزیابی ذهنی ما را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. اشخاص گرفتار این سوگیری مستعد ابتلا به بیماری وسواس، اعتیاد و افسردگی هستند. برای مثال کسانی که جنبه‌های منفی و ناراحت‌کننده چیزها را می‌بینند دچار سوگیری توجه هستند و مستعد بیماری اضطراب. این سوگیری می‌تواند بر سیستم حافظه هم اثر مخرب بگذارد. اشخاص در هنگام به خاطر سپاری و به یادآوری وقایع، فقط به جنبه‌های خاصی توجه می‌کنند که این مسبب به یادآوری خاطرات به صورت غلط و ناکامل خواهد بود.

خطای سوگیری توجه وسواسی

24. سوگیری علاقه ای

اکثر مردم افراد با چشم های رنگی دوست دارند بدون این که آن فرد انسان خوبی باشد یا نباشد. این خطا برای افرادی اتفاق می افتد که درست بودن جواب سوال برای آنها مهم نیست بلکه جوابی که به مذاق آن ها خوش بیاید مهم است. نمونه بارز این خطا در کشور جمله ی آشنای “کار خودشونه” است. جمله ای که بدون ارائه دلیل سلیقه خیلی از افراد را ارضا میکند. 

کار خودشونه

25. مداخله احساس در استدلال

این همان روشی است که گدایان خیابانی از زمان ها قبل از آن برای فریب افراد احساساتی بهره برده اند. همین کاری که رسانه های دنیای استکبار همچنان از آن بهره میبرد. ارائه های تصاویری که در رسانه ها بجای تعقل انسان، احساس انسان را برانگیخنه میکند از همین جنس است.

مداخله احساس در استدلال
مداخله احساس در استدلال

تعریف علوم شناختی Cognitive Science

در اینجا اهمیت دارد که علوم شناختی نیز مورد تعریف قرا گیرد که خوانندگان گرامی اصطلاح علوم شناختی با جنگ شناخت را تمییز دهند. علوم شناختی [Cognitive Science] مطالعه‌ی علمی ذهن است. در این تعریف منظور از ذهن مجموع هر آن چه که نمودهای هوشمندی و آگاهی هستند. مانند تفکر، ادراک، حافظه، احساس، استدلال و نیز تمام روندهای ناآگاهانه شناختی است. گاهی علوم شناختی را به صورت «مطالعه‌ی علمی شناخت» نیز تعریف می‌کنند.

شناخت را میتوان مجموع حالت‌ها و فرآیندهای روانی مانند تفکر، استدلال، درک و تولید زبان، دریافت حواس پنجگانه، آموزش، آگاهی، احساسات و… در نظر گرفت. به طور کلی پرسش‌هایی مانند این که ذهن چگونه کار می‌کند یا مغز چگونه هوشمندی را ایجاد می‌کند، از جمله پرسش‌هایی هستند که در این شاخه‌ی علمی بررسی می‌شوند.

علوم شناختی یک میان‌رشته [Interdisciplinary] است و شاخه‌های روانشناسی، علوم‌عصبی، علوم‌رایانه، انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، فلسفه و… را دربر می‌گیرد. واضح است که این علوم در کنار ذهن به موضوع‌های دیگری نیز می‌پردازند. بنابراین آن بخش از این علوم که به نوعی به موضوع علوم شناختی بپردازند جزو علوم شناختی محسوب می‌شود.برای نمونه در مورد علوم‌رایانه پژوهشگرانی که در حوزه‌ی هوش‌مصنوعی کار می‌کنند را می‌توان دانشمندان شناختی به‌شمار آورد. همچنین آوردن این نکته نیز مهم است که در منابع گوناگون از شاخه‌های گوناگونی (از علوم تربیتی گرفته تا زیست‌شناسی) به عنوان زیرشاخه‌های علوم شناختی یاد شده است.

جهاد تبیین راهبرد اصلی مبارزه با جنگ شناختی

ادامه مطلب به زودی …

منابع جنگ شناختی

.https://commons.wikimedia.org/wiki/File:Cognitive_bias_codex_en.svg

.https://rasmonline.com/gaming_beyond-playing

https://eitaa.com/Cog_threats

https://aparat.com/v/cq2FG

https://bazinegar.ir/tb9g

گاهنامه مدیر

 کتاب هنر شفاف اندیشیدن، رولف دوبلی

.https://www.theatlantic.com/magazine/archive/2018/09/cognitive-bias/565775/

برای دیدن فلیم های سینماییِ مهیج و جذاب”در حوزه فناوری اطلاعات، اوسینت و هوش مصنوعی“، بر روی اینجا کلیک کنید.

آدرس کانال تلگرام سایت بیگ دیتا:

t.me/bigdata_channel

آدرس کانال سروش ما:
https://sapp.ir/bigdata_channel

جهت دیدن سرفصل های دوره های آموزشی بر روی اینجا کلیک کنید.

جهت ثبت نام در دوره های آموزشی بر روی اینجا کلیک کنید.

Views: 41229

2 دیدگاه

  1. البته نکته مثبت اینجاست که در صورت اصابت نفر خودي و تاثیر نپذیرفتن او، دیگر نسبت به حملات بعدي مصون خواهد ماند به عبارتی دیگر فرد تاثیر نپذیرفته روئین تن خواهد شد
    این قسمت اشتباهه چون ممکنه یک نفر بارها تاثیر نپذیره ولی به مرور زمان متاثر شود

  2. با سلام و تشکر بسیار بابت مطلب مفیدتون منتظر ادامه این مقاله هستم در رابطه با راهکار مقابله با این نوع جنگ و تفاوت آن با جنگ نرم

دیدگاهتان را بنویسید