نقش یهود در شهادت امام حسین و فرزندان ایشان با نام علی
مطالعه تاریخ یهود چه در عصر حضرت موسی و چه بعد از آن و حتی در زمان حضرت داود و سلیمان و بعد از آن تا زمان حضرت عیسی نشان می دهد که در کنار وجود جریان موحد و خدا پرست در بین یهود، جریان فدرت طلبی نیز وجود داشته است که گاهی در قالب جبهه نفاق و گاهی به صورت آشکار، کاملا در مقابل جریان حق بوده اند. نقش یهود در شهادت امام حسین یکی از بارزترین نمونه های دشمنی آنها با اسلام و جریان ظلم ستیزی است.
اشاراتی که در قرآن به قتل پیامبران توسط گروهی از آن ها هست و مخالفت هایی که با حضرت موسی و جانشینان ایشان و کینه توزی های آن ها در موقعیت های مختلف و اتهام به پیامبرانی همچون داود و سلیمان ، نشان از وجود چنین جریان مخالفی در بین قوم یهود است.
عناوين مطالب: '
- مقدمه
- نمونه هایی از دسیسه های یهودیان قبل از بعثت
- نمونه هایی از دسیسه های یهودیان بعد از بعثت
- نقش یهود در دشمنی با پیامبر
- چرا زیارت عاشورا می خوانیم
- نقش یهود در شهادت امام حسین علیه السلام
- اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟
- چه کسانی توسط نبی خدا لعنت شدهاند؟
- در روز عاشورا چه کسانی شادی میکنند؟
- چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شدهاند؟
- آیات قرآن در رابطه با فعالیت های جبهه یهود
- نقش یهودیان در غصب خلافت امیرالمؤمنین صلوتاللهعلیه
- فرمان منع حدیث پس از رحلت نبی اسلام(ص) از طرف خالفا و با نظر یهود
- بروید حسین را بکشید و فرزندش که نامش علی است
- سایر دشمنی های یهود با یکتا پرستان
- دیگر مستندات از عملیات یهودیان بر ضد اسلام
- برخی از شخصیت های یهودی حاضر در واقعه کربلا
مقدمه
بررسی تاریخ صدر اسلام با هدف رسیدن به واقعیتها و عبرت گیری و الگوگیری و الگوبرداری و پرهیز از لغزشهگاهها و بهره بردن از فرصتها امری ضروری است . اینکه پس از پیامبر، چرا و چگونه حاکمیت از علی ابن ابیطالب (ع ) دریغ و در اختیار دیگران قرار گرفته است. سوالی است که یافتن پاسخ آن می توان برای امروز و مسلمانها در مقابله با تهاجم های پیچیده و فتنه گرانه دشمن چراغ راه بوده و از آن بهره مند شوند. در رابطه با نقش یهود در حوادث صدر اسلام سه گروه وجود دارند.
- دسته اول عده ای هستند که نقش یهود را در حوادث بی تاثیر می دانند،
- دسته دوم آنهایی هستند که برای یهود نقش جزئی قائل اند
- دسته سوم که بر اساس آیات و روایات ریشه اصلی خیانت ها و جنایت های صدر اسلام را ناشی از انحرافات یهود می دانند.
نمونه هایی از دسیسه های یهودیان قبل از بعثت
جریان مرموز بنی اسرائیل از پیش بینی های تورات و دیگر کتب مقدس درمورد پیامبر اسلام نیز مطلع بوده اند، بنابراین در ادامه دسیسه های خود در مقابل جبهه حق، سعی در طراحی نقشه هایی متعدد برای مقابله با حرکت پیامبر اسلام نیز داشته اند. چرا که انتشار دین اسلام منافع آنها را مورد تهدید قرار میداد. وجود برخی شواهد در تاریخ اسلام نشان می دهد که چنین تهدیدی از طرف یهود وجود داشته است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- حمله مردانی مسلح به عبدالله پدر گرامی پیامبر زمانی که ایشان برای کاری به بیرون مکه رفته بودند و به طور معجزه آسایی توسط مردان وهب نجات پیدا می کنند.
2- نهی توسط برخی راهبان مسیحی از بردن پیامبر به شام در سفر تجاری
3- سپرده شدن پیامبر به دایه ای به نام حلیمه در حالی که مادر ایشان زنده بوده و بردن پیامبر توسط حلیمه به بیرون از مکه.
این موارد بیانگر وجود تهدید علیه جان پیامبر تا قبل از زمان بعث ایشان بوده است.
نمونه هایی از دسیسه های یهودیان بعد از بعثت
اما بعد از بعثت ایشان نیز کارشکنیها و مخالفت های یهود به ویژه بعد از هجرت پیامبر به مدینه همواره وجود داشته است که به شکست نیز انجامیده است. روشن است که حقد و کینه های این شکست ها توسط یهود به همراه دشمنی های پیشین آنها با جریان حق موجب می شود که این ها هیچ وقت دست از توطئه و کارشکنی برندارند.
بنابراین بعد از پیامبر نیز کارشکنی های اینها در قالب جبهه نفاق تداوم خواهد داشت و شاید به همین خاطر است که در دعای ندبه می خونیم احقادا بدریه و حنینیه و خیبریه. و در کنار کینه های بدر و احد به کینه های چنگ خیبر نیز اشاره شده است در حالی که جنگ خیبر با یهودیان بوده و نه با کفار قریش. از طرفی ارتباط وثیق و محکمی بین بنی امیه و یهود به عنوان رقیب و مخالف سرسخت بنی هاشم در تاریخ می بینیم که به مواردی از آن ها اشاره می شود:
۱) امیه در منازعه با هاشم به ده سال تبعید محکوم شد و به شام رفت. در این اقامت، امیه با اهل کتاب آشنا شده و با آنها ارتباط برقرار کرد و از این جاست که بنی امیه علاقه مند به اهل کتاب شام بودند. (هر جا بنی امیه دیدید بخوانید بنی اسرائیل)
۲) پس از اینکه یهودیان در مقابل بت های قریش سجده کرده و دین آنها را بهتر از دین اسلام نامیدند، در جریان جنگ خندق، بین یهود و ابوسفیان ائتلافی انجام شد مبنی بر عداوت با رسول خدا(ص) و همکاری آن دو برای همیشه.
۳) عالمان یهودی مسلمان شده مانند کعب الاحبار در انتقال قدرت به شام و معاویه تلاش می کردند. کعب الاحبار یهودی با جعل روایاتی مانند اینکه «مولد نبی اسلام در مکه و هجرتش در مدینه و ملکش در شام خواهد بود»، همواره تلاش داشت شام را سرزمینی مقدس معرفی کند. افراد ساده لوح این سخنان را باور کرده و به لشکر شام پیوستند. بدین ترتیب، تعداد لشکر شام به سیصدوپنجاه هزار نفر بالغ گردید.
۴) نسب بنی امیه اساسا نسبی رومی و یهودی است. براساس برخی روایات، امیه فرزند عبدشمس نبوده، بلکه غلامی رومی بود که بعدها به علت زیرکی، با عنوان فرزندخوانده موفق به نفوذ در قبیله قریش شد و با توجه به اینکه در آن زمان، فرزندخوانده هم مانند سایر فرزندان بوده است، در طول تاریخ، بنی امیه به عنوان برادران بنی هاشم معروف شدند.
۵) هیچ یک از بزرگان یهودیِ تازه مسلمان شده مانند کعب الاحبار، ابوهریره و عبدالله بن سلام با امام علی(ع) بیعت نکردند؛ بلکه به شام نزد معاویه رفتند.
6) در بین مشاوران یزید و عبیدالله مشاورانی یهودی نیز وجود داشته است.
بنابراین می توان گفت که یهود چه در جریان سقیفه و چه در شکل گیری و تحکیم خلافت خلفای سه گانه و چه در استقرار معاویه در شام و قدرت بخشی به این حزب در شام و علم کردن آن ها در مقابل حکومت امام علی ع و شهادت امام حسن و شکل گیری حادثه کربلا چه به صورت مستقیم و چه به واسطه حزب اموی نقشی غیر قابل انکار داشته است.
نقش یهود در دشمنی با پیامبر
قرآن 3 گروه مختلف را به عنوان دشمن پیامبر و اسلام یاد کرده است:
گروه اول مشرکان «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ …»
گروه دوم منافقان هستند که در سوره «منافقون» به ترسیم ویژگیهای آنها پرداخته است، در واقع منافقان ظاهرالاسلام باطنالکفر هستند
گروه سوم نیز یهودیان و نصرا هستند که خداوند در آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» به آن اشاره میکند. نکته مهم آنکه نام یهود قبل از دو مورد دیگر بکار رفته که این نشانه ای بر شدت دشمنی آنها با اسلام در مقایسه با دو گروه دیگر است.
قرآن 6هزار و 236 آیه دارد که بیش از یکهزار آیه در مورد یهود و نصاری صحبت میکند، حدود یک ششم قرآن مربوط به آیه یهود و نصاری و متوسط در هر صفحهای یک آیه در رابطه با یهود صحبت میکند، خداوند در قرآن کریم لفظ کفر را برای یهود و نصارا به کار برده، همچنین با توجه به ارتباط معنایی قرآن، مشرکان را نیز کافر قلمداد میکند.
طبق احادیث معصومین واژه «مغضوب» در سوره «حمد» به یهود و «ضالین» به نصاری اذعان دارد. در کتاب «بصائر الدرجات» در روایتی ذکر شده است که پیامبر اکرم(ص) را یک زن یهودی مسموم کرده است و در روایتی دیگر از امام حسن(ع) نقل شده است که «من را مانند جدم میکشند»، شیخ طوسی در ذیل آیه «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ…» بیان کرده است که یهود مشرکین را به عنوان پیاده نظام خود در مقابل مسلمانان قرار میدهد.
در زیارت عاشورا میخوانیم: اللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ، اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه …
چرا زیارت عاشورا می خوانیم
با توجه به آنچه گذشت، وقتی به امام حسین (علیهالسلام) عرض میکنیم: «أنا حَرب لِمَن حاربَکم و عَدو لمَن عاداکم» منظورمان جنگیدن و دشمنی با چه کسانی است؟ براستی انتقام خون سیدالشهدا (علیهالسلام) را از چه کسانی باید ستاند؟
اگر عاملین جنایت سقیفه، شهادت پیامبر (ص)، شهادت حضرت زهرا (س)، امام حسین (ع) و… از بین رفتهاند، پس چرا اینقدر به ما تأکید شده است که زیارت عاشورا بخوانید و عزاداری کنید؟ اگر عاملین جنایات مذکور به درک واصل شدهاند، دلیلی وجود ندارد که حدود چهار ماه از سال را به مناسبتهای مختلف عزاداری کنیم تا جایی که حتی شب جمعه، صبح جمعه، شب عید قربان، صبح عید قربان، شب عید غدیر، صبح عید غدیر، شب عید فطر، صبح عید فطر به قرائت زیارت عاشورا سفارش شده است!!
نقش یهود در شهادت امام حسین علیه السلام
اینکه یهودیان به دنبال ترور خاندان نبوت (ص) از جمله امام حسین (ع) بودهاند را، میتوان از این حدیث شریف نبوی که در دوران خردسالی حسنین (علیهماالسلام) ایراد شده است، فهمید:
فَإِنِّی خَائِفٌ عَلَیْهِمَا مِنْ کَیْدِ الْیَهُود؛
من از مکر یهود نسبت به فرزندانم حسن و حسین بیمناکم. (فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص۳۲ و بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۱۳)
«در روز عاشورا امام حسین در خطبه ای بیان می دارند: می دانید منشأ این جنگ داخلی چیست؟ می دانید چه کسی شما را وادار کرده که این آتش مشتعل را شعله ور کنید؟ کسی که دشمن مشترک من و شماست «و حششتم علینا نار الفتن التی خبأها عدوّکم و عدوّنا»(فرمود: الان شما باد می زنید به آتش فتنه که این آتش را دشمن مشترک من و شما ایجاد کرده.)
حال این دشمن کیست؟ معمولا دشمن اصلی در ذهن ما یزید ترسیم می شود در حالی که ما در زیارت عاشورا اینگونه می خوانیم: اللهم خص انت اول ظالم باللعن مني و ابدا به اولا ثم الثاني و الثالث و الرابع اللهم العن يزيد خامسا و العن عبيد الله بن زياد وابن مرجانة و عمر بن سعد و … اینجاست که می بینیم یزید نفر پنجم لعن است و «اول ظالم» با تمام ظالمان متفاوت است.
ما باید به این کلید واژه های قرآنی و ادعیه دقت کنیم. در زیارت عاشورا ما حدود 30 سلام و 60 لعن داریم و این یعنی اهمیت دشمن شناسی در برابر دوست شناسی. چرا که اگر دشمن را به دوستان نشناسانیم، اتفاقات صدر اسلام تکرار می شود چه بسا که دوستان تبدیل به دشمن شوند. در زیارت عاشورا چهار نوع لعن وجود دارد که نوع اول عبارتست از “اولا ثم الثاني و الثالث و الرابع ” و نوع دوم افراد حقیقی با اسامی خاص هستند مثل یزید و شمر و …
بخش بعدی زیارت عاشورا, تصویر کردن عظمت واقعه عاشوراست و نوع سوم لعن است که در آن دشمن شناسی آغاز می شود. در این بخش 4 گروه لعن می شوند:
1- فلعن الله امة اسست اساس الظلم و الجور عليكم اهلالبيت: امت در لغت عربی به معنی سازمانی است که امام و رهبر دارد. کوفه چون امت نبود و ولایت نداشت، مورد سوء استفاده قرار گرفت و تا آخر تاریخ درمیان هر امتی که ولی و رهبر نداشته باشد همین اتفاق برایش می افتد.
2-و لعن الله امة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتي رتبكم الله فيها
3-و لعن الله امة قتلتكم
4- و لعن الله الممهدين لهم بالتمكين من قتالكم
نوع چهارم لعن در زیارت عاشورا که شامل لعن شخصیت های حقوقی و گروهی مثل آل زیاد، آل مروان و… است گفت در این زیارت دشمن لایه لایه معرفی می شود و می بینیم که قاتل امام که شمر است در لایه دهم قرار دارد. حال با توجه به فرازهای فوق الذکر از زیارت عاشورا چهار سوال مهم مطرح میشود. که انطباق جواب این چهار سوال قابل توجه است.
- اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟
- چه کسانی توسط نبی خدا لعنت شدهاند؟
- در روز عاشورا چه کسانی شادی میکنند؟
- چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شدهاند؟
در زیارت شریف عاشورا دعا میکنیم:
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ …
اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟
پاسخ این پرسش، در آیه شریفه ۴۱ سوره مبارکه بقره که خطاب به یهودیان عصر پیامبر نازل شده، داده شده است:
وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکمْ وَلاَ تَکونُواْ أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیاتِی ثَمَنًا قَلِیلاً وَإِیای فَاتَّقُونِ؛
بدیهی است که بدترین ظلم در حق پیامبر (ص)، کفر ورزیدن به نبوت ایشان و کتاب آسمانی ایشان است؛ و این یعنی اینکه مصداق اول ظالم یهودیان هستند.
چه کسانی توسط نبی خدا لعنت شدهاند؟
پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه ۷۸ سوره مبارکه مائده، آمده است:
لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ؛ کافران از بنیاسرائیل به زبان داوود و عیسی ابن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند.
گرچه که این دلیل به تنهایی، برای اثبات نقش محوری یهودیان در حادثهی جانسوز عاشوراکافی است؛ اما نظر شما را به مطالعهی سایر مستندات نیز جلب میکنیم:
در زیارت عاشورا میخوانیم:
وَ هَذَا یوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ …
در روز عاشورا چه کسانی شادی میکنند؟
جواب این پرسش را نیز هرسال در روز عاشورا خودتان میتوانید بیابید. فقط کافی است که عبارت عید کیپور (یوم کیپور) را سرچ کنید. عید کیپور، عبارت است از سلسله جشنهایی که یهودیان در اقصی نقاط جهان و بهویژه در فلسطین اشغالی، همزمان در روز عاشورا و شام غریبان، برگزار کرده و در آن به رقص و پایکوبی و شرابخواری میپردازند.
این سنتی است که از سالها قبل از حادثهکربلا در میان بنیاسرائیل رواج داشته است؛ و این دلیل به تأخیر انداختن حمله به خیمههای امام حسین (علیهالسلام) است؛ چرا که امام (صلواتاللهعلیه)، از اولین روز محرم در کربلا بودند، اما سپاه عمرسعد ملعون، تا شب عاشورا تصمیم به حمله نگرفت و قرار بود این جنایت شوم، در شب عاشورا انجام شود، تا فردای آن روز همگان به شادی بپردازند. اما با مهلت خواستن سیدالشهدا (علیهالسلام)، این حمله به صبح عاشورا موکول شد.
چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شدهاند؟
پاسخ این سؤال را در آیات ۱۲گانه زیر، که همگی دربارهی بنیاسرائیل و یهود نازل شدهاند، مییابیم:
آیات قرآن در رابطه با فعالیت های جبهه یهود
لتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ (مائده/82)؛ یهود و مشرکان را شدیدترین و دشمنترين مردم نسبت به کسانی که ايمان آوردهاند، میيابی.
اینکه یهودیان بهدنبال ترور خاندان نبوت صلوات الله علیهم اجمعین از جمله امام حسین علیهالسلام بودهاند را میتوان از این حدیث شریف نبوی که در دوران خردسالی حسنین علیهماالسلام ایراد شده است فهمید: من از مکر هود نسبت به فرزندانم حسن و حسین بیمناکم. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام،( ص32 و بحارالانوار، ج43، ص313 )
در یکی از زیارت مطلقه امام حسین علیهالسلام با سند معتبر چنین میخوانیم: « و اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ». (کامل الزیارات، باب 79، صفحه 208، حدیث 6) و گواهى میدهم که حقّاً آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند ملعونند و معذّب هستند بر زبان داوود و عیسى بن مریم و این بخاطر آن گناهى است که کردند و مردمى تجاوزکار بودند. اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود و عیسی بن مریم سلاماللهعلیهما لعنت شدهاند؟ پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه 78 سوره مبارکه مائده آمده است: « لعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ». کافران از بنیاسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند.
در زیارت شریف عاشورا دعا میکنیم: «اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ… » سؤال این است که اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟ پاسخ این پرسش در آیه شریفه 41 سوره مبارکه بقره که خطاب به یهودیان عصر پیامبر نازل شده، داده شده است: وآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکمْ وَلاَ تَکُونُواْ أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیاتِی ثَمَنًا قَلِیلاً وَإِیای فَاتَّقُونِ. بدیهی است که بدترین ظلم در حق پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم کفر ورزیدن به نبوت ایشان و کتاب آسمانی ایشان است و این یعنی اینکه مصداق اول ظالم یهودیان هستند.
در زیارت عاشورا میخوانیم: « اللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ… » سؤال این است: چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شدهاند؟ پاسخ این سؤال را در آیات دوازدهگانه زیر که همگی دربارهی بنیاسرائیل و یهود نازل شدهاند مییابیم:
1.« فبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (مائده/13)
پس آنان را به علت پیمان شکنی [از رحمت خود] راندیم، و دل هایشان را [از پذیرش حق] سخت [و غیر قابل انعطاف] قرار دادیم [تاجایی که] پیوسته سخنان [حق] را از جایگاه های حقیقی اش [برای گمراه ماندنِ مردم] تغییر می دهند، و بخشی از آنچه [از معارف تورات] را که به وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، و همواره از کارهای خائنانۀ آنان جز اندکی از ایشان [که وفادار به پیمان خدایند] آگاه می شوی، پس [تا آمدن حکم جهاد] از آنان بگذر! و [از مجازاتشان] چشم پوشی کن؛ زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
2.«مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلاً» (نساء/46)
برخی از یهودیان، حقایق [کتاب آسمانی تورات] را [با تفسیرهای نادرست] از معانی [اصلی ]اش تغییر می دهند، و [به پیامبر] می گویند: [دعوتت را] شنیدیم، ولی [در باطن می گویند:] نافرمانی می کنیم. [و خطاب می کنند: سخن ما را] بشنو، که [ای کاش] نشنوی! و [می گویند:] «راعِنا». [یعنی: ما را رعایت کن.] اما با پیچ وخم دادنِ زبان [قصد می کنند معنای آن را جهت توهین به پیامبر] و طعنه زدن به دین [تغییر دهند]، اگر اینان [به جای توهین و تحریف و بازیگری] می گفتند: [دعوتت را به گوشِ قبول] شنیدیم و پایبند به اطاعت شدیم، و [سخنانمان را] بشنو و مهلتمان ده. برای آنان بهتر و [راهی] استوارتر بود، ولی خداوند به سبب کفرشان لعنتشان کرده، و جز عده ای اندک مؤمن نمی شوند.
3.«يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً »(نساء/47)
ای اهل کتاب! به آنچه [بر پیامبر] نازل کرده ایم که گواهی دهنده [حقانیت تورات و انجیلِ] همراه شماست ایمان آورید، پیش از آن که چهره هایی را [از صورت واقعی انسانی و انسانیت] محو کنیم، و [به کیفر تکبّر در برابر قرآن و پیامبر] به [تاریکی باطن و گمراهی غیر قابل جبران] پیشین آنان بازگردانیم، یا چنان که اصحاب سَبت [روز شنبه] را لعنت کردیم لعنتشان کنیم؛ فرمان [و خواست] خداوند همواره شدنی است.
4. «ألَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً »(نساء/52و51)
5. قلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ» (مائده/60)
6. «وقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُونَ» (بقره/88)
7. «أولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» (آل عمران/87)
8. «إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/159)
9. «إنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ »(بقره/161)
10. « والَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (رعد/25)
11. «وقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ »(مائده/64 )
12. « ولَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ»(بقره/89)
نقش یهودیان در غصب خلافت امیرالمؤمنین صلوتاللهعلیه
از جمله حقایق تلخی که در طول تاریخ بر آن سرپوش نهاده شده است و تقریباً در کتب تفسیر و تاریخ اثر چندانی از آن دیده نمیشود نقش یهودیان در غصب خلافت امیرالمؤمنین صلوتاللهعلیه و ماجرای سقیفه است.
البته تعداد اندکی از اساتید محترم و دانشمندان به این مقوله پرداختهاند اما در تحلیلهای ایشان بیشتر گمانهزنیها و مؤیدات تاریخی دیده میشود. مهمترین دلیل و سند ما در اثبات این امر آیه 60 سوره مبارکه اسراء میباشد:
وَ إِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا. به تو گفتیم: یقیناً پروردگارت [از هر جهت] به مردم احاطۀ [کامل] دارد، و آن خوابی را که به تو نشان دادیم، و نیز درختِ نفرین شدۀ در قرآن را [که بنیامیه و دیگر طاغیانند،] جز آزمایشی [بزرگ] برای مردم قرار ندادیم، و ما آنان را [از فرجام شرک و کفر] میترسانیم، ولی بر آنان جز طغیانی بزرگ نمیافزاید.
شأن نزول این آیه براساس منابع تاریخی شیعه و سنی (خطیب بغدادی، ترمذی، ابن جریر، طبری، بیهقی، ابن مردویه و مرحوم ثقةالاسلام کلینی صاحب کتاب شریف کافی) مربوط است به رؤیای معروف پیامبر که ایشان در خواب مشاهده فرمودند که بوزینگان بر منبر مبارکشان نشستهاند.
از آنجا که منبر در آن دوران صرفاً مکانی برای جلوس پیامبر و جانشینان ایشان بوده است؛ دیدن این خواب به معنای هشداری جدی در خصوص در معرض خطر قرار گرفتن خلافت و جانشینی پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. پر واضح است که پیامبر بعد از دیدن چنین خواب تلخی شدیداً نگران آینده اسلام و اهلبیت علیهمالسلام شدهاند.در پی این واقعه آیه 60 سوره مبارکه اسراء نازل شد که در این آیه خداوند متعال میفرماید این رؤیا را به تو نشان ندادیم مگر به دو هدف:
1. آزمایش مردم یعنی اینکه بعد از نقل این هشدار جدی و تکاندهنده برای عموم مردم آیا عموم مسلمانان نسبت به ایجاد انحراف در قضیه خلافت امیرالمؤمنین علیهالسلام عکسالعمل مناسبی نشان میدهند یا نه؟
2. اینکه چهره واقعی همان قبیلهای که در قرآن لعنت شده است را به تو نشان دهیم. (یکی از معانی شجره، قبیله و خاندان میباشد). حال سؤال مهم اینجاست: این کدام قبیله است که در قرآن مورد لعن قرار گرفته است؟
فهمیدن جواب این سؤال کار سختی نیست زیرا قرآن 604 صفحه بیشتر ندارد و با یک شمارش ساده میتوان به این حقیقت پی برد که این قوم بنیاسرائیل است که در قرآن حدود 9 بار مورد لعن قرار گرفته است (از جمله آیه 60 و 78 سوره مبارکه مائده) پس به وضوح مشخص است که خداوند متعال در آیه 60 سوره مبارکه اسراء نسبت به خطر جدی اسرائیلیهای آن زمان در امر غصب خلافت امیرالمؤمنین هشدار میدهد.
شاید این حدیث شریف از امام صادق علیهالسلام را بارها شنیده باشید که در جواب فردی که از معنای”الشجرة الملعونة في القرآن”از ایشان سؤال نمود؛ فرمودند:«منظور بنی امیه است» (تفسیر نور، تفسیر تبیان، تفسیر لاهیجی) حال به نظر شما از کنار هم قرار دادن این احادیث و آیه 60 سوره اسراء به چه نتیجهای میرسیم؟
تردیدی نیست که تنها قوم بنیاسرائیل در قرآن بارها لعنت شدهاند و همچنین در صحت حدیث مذکور هم تردیدی وجود ندارد پس به نظر میرسد قبیله بنیامیه از نسل بنیاسرائیل هستند و هیچگونه نسبت خویشاوندی با بنیهاشم ندارند. روایت مهمی که خویشاوند نبودن بنیامیه و بنیهاشم را تأیید میکند در جلد 31 بحارالانوار صفحه 458 آمده است.
در این روایت ذکر شده است که امیه فرزند عبد شمس نبوده بلکه غلامی رومی بود که بعدها بهعلت زیرکی با عنوان فرزندخوانده موفق به نفوذ در قبیله قریش شد و با توجه به اینکه در آن زمان فرزندخوانده هم مانند سایر فرزندان بوده است در طول تاریخ، بنیامیه به عنوان برادران بنیهاشم معروف شدند. مانند کودکی که از پرورشگاه توسط خانوادهای دریافت شود و به فرزندی پذیرفته گردد، گرچه که این فرزند نسبت خونی با خانواده جدید ندارد اما از تمام شرایط یک فرزند واقعی برخوردادر میگردد.
همچنین به کار بردن عبارت «اللّصیق» برای خاندان بنیامیه توسط امام علی علیهالسلام در نامه 17 نهجالبلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنیامیه هیچ نسبت خونی با بنیهاشم نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلیتبار هستند: «و اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیةُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ کالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کالْمُدْغِلِ. وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ یتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ! » و [ای معاویه] اینکه گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم» آرى ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى اللّه چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد. و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مىباشند!
فرمان منع حدیث پس از رحلت نبی اسلام(ص) از طرف خالفا و با نظر یهود
از واقعه غدیر خم و بیعت کردن مسلمین با حضرت علی (ع) تا غصب خلافت حدود 70 روز فاصله وجود دارد. معمولا مباحث غصب خلافت محدود می شود به رقابت های قبیله ای و حسادت چند نفر خاص، اما در خصوص جامعه و سکوت آنها چه می توان گفت؟ آیا این انقلاب فکری که در مردم واقع شد بی دلیل بود؟
این منع حدیث برای تمامی اشخاص نبود، و کسانی که سوگیری ضد علوی داشتند آزاد بودند. کسانی چون کعب الاحرار و ابوحریره که یهودی الاصل بودند راویان حدیث می شوند و حدود 6000 حدیث از ابوحریره نقل می شود در حالی که بر اساس برخی روایات ابوحریره اصلا پیامبر را درک نکرده بود.
بروید حسین را بکشید و فرزندش که نامش علی است
صهیونیسم و فرقه انسان های شیطان پرست که با اولین انسانی که به امر شیطان گوش فراخواند و توبه نکرد یعنی قابیل آغاز شد، در طول تاریخ همواره برای برقراری اهداف شیطان در زمین، یعنی منحرف کردن بیشترین تعداد انسان ممکن از مسیر خداوند فعال بوده اند، و بزرگترین دشمن شیطان و کسی که او را گردن خواهد زد، یعنی مهدی موعود (عج) اصلی ترین مانع در مسیر اهداف شیطان می باشد،
بنابراین سلسله شیطان و یاران انسانی او، همواره تلاش کرده اند که از هر مرحله ای که ممکن است نسل موعود را قطع نمایند، چه بلاهایی که بر سر عبدالله (پدر پیامبر) آورند، از زمان به دنیا آمدن پیامبر همواره در حال رهگیری برای قتل او بودند و مانع ولایت علی (ع) بعد از پیامبر شدند، در حالی که این قضیه کاملا برای همه واضح بود، در سپاه امام حسن (ع) بودند، در واقعه عاشورا هم بودند….
یزید لعن الله علیه و آبائه، جرأت کشتن امام حسین (ع) را نداشت. اما سلسله شیطان فرمان قتل داده بود، بکشید، حسین را بکشید و پسرش که نامش علی است! چون میدانستند که امامان بعد چه کسانی اند، حتی مهدی (عج) را هم از همان ابتدا میشناختند، پیامبر را آنطور می شناختند که مادر فرزندش را….
«الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقاً مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ؛ کسانی که به ایشان کتاب [آسمانی] دادهایم همان گونه که پسران خود را میشناسند، او [= محمّد] را میشناسند و مسلّماً گروهی از ایشان حقیقت را نهفته میدارند و خودشان [هم] میدانند.» سوره بقره (2)، آیه 146.
رفتند و کشتند…. حسین را سر بریدند علی اکبر را سر بریدند… به علی اصغر هم رحم نکردند…. اما خداوند یک علی اوسط نگاه داشت، امام حسین (ع) نام همه پسرانش را علی گذاشته بود تا بتواند یکی را زنده نگاه دارد برای سلسله امامت. اما سپاهیان یزید، طبق فرمان عمل نکردند و در بهترین گلوگاه که شیطان می توانست سلسله مهدویت را قطع نماید، یک علی جای گذاشتند… در حقیقت امام سجاد تنها علی باقی مانده از کربلا بود. که به اشتباه کشته نشد.
سایر دشمنی های یهود با یکتا پرستان
دشمنی یهود با اسلام به قبل از دوران اسلام و به روحیهی مادیگرا و قدرتطلب آنها بازمیگردد که سبب شد در دین مسیحیت تحریف ایجاد کنند و به قتل پیامبران الهی اقدام کنند. مهمترین وجوه دشمنی یهود با اسلام به این قرار است:
1⃣ با توجه به شناخت یهود از اسلام، اساساً جایگیری آنها در مدینه برای محافظت از قدس در مقابل اسلام بود؛ درحالیکه اگر آنها قصد ایمان آوردن به پیامبر (ص) را داشتند، باید در مکه ساکن میشدند.
2⃣ یهود تلاش کرد تا پیامبر (ص) متولد نشود؛ لذا به قتل اجداد و پدر ایشان و سپس خود آن حضرت همت گمارد تا آنجا که عبدالمطّلب مجبور شد برای حفظ جان پیامبر (ص)، او را به دایهای بیرون از مکه بسپارد.
3⃣ بعد از مهاجرت پیامبر (ص) به مدینه، یهود با آن حضرت همکاری نکرد و ایشان برای جلوگیری از کارشکنی یهود، با آنها پیمان سختی بست که تخلف آن با شمشیر جواب داده میشد.
4⃣ در جنگهای پیامبر (ص) با کفار بهویژه جنگ احد و احزاب، یهود به کفار کمک کردند.
5⃣ یهود مدینه از هیچ تلاشی برای مقابله روانی و فرهنگی با اسلام پرهیز نکرد؛ مانند تمسخر و تضعیف روحیه مسلمانان و موضوع تغییر قبله.
6⃣ هر سه قبیله مدینه که با پیامبر (ص) پیمان بسته بودند، پیمانشکنی کردند و آن حضرت بهشدت، عهدشکنی آنها را پاسخ داده و از مدینه اخراجشان کرد.
دیگر مستندات از عملیات یهودیان بر ضد اسلام
در این ادامه بر آن هستیم تا مستندات مربوط به نقش یهودیان در حادثه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و صحنهگردانی این فاجعه توسط آنان را ارائه دهیم.
1. خاندان بنیامیه یهودی تبارند. این مطلب را از آیه شریفه ۶۰ سوره مبارکه اسراء و حدیث شریف امام صادق (علیهالسلام)، که توضیح مفصل آن در مقاله «سقیفه بنیاسرائیل» گذشت، نتیجهگیری میکنیم.
همچنین، بهکار بردن عبارت «اللّصیق»، برای خاندان بنیامیه توسط امام علی (علیهالسلام) در نامه ۱۷ نهجالبلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنیامیه هیچ نسبت خونی با بنیهاشم نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلیتبار هستند:
وَ اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیةُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ کالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کالْمُدْغِلِ. وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ یتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ!
و [ای معاویه] اینکه گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم»، آرى! ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى اللّه چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسبدار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد. و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مىباشند!
2. یزید بن معاویه (لعنةاللهعلیهما)، از مشاورین یهودی در دربار خود استفاده میکرده است. (کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، آیت الله جوادی آملی)
3. حرمت ماههای حرام را حتی اعراب جاهلی هم نگاه میداشتند و این یهودیان بودهاند که در طول تاریخ از خونریزی در ماه حرام هیچ ابایی نداشته؛ بلکه به نظر میرسد این کار را راهی برای تقرب بیشتر به ابلیس میدانند. و آخرین سند آن هم، آغاز جنگ ۲۲ روزه در زمستان ۱۳۸۷ و جنگ ۸ روزه در زمستان ۱۳۹۱ همزمان با ماه حرام ذی حجة و آغاز ماه محرم میباشد.
4. جنایاتی همچون بستن آب به روی زنان و کودکان، به آتش کشیدن سرپناه خانوادهها، به صلیب کشیدن وهب، هدیه فرستادن سرهای قطع شده، اسب تازاندن بر پیکر شهدا و… اعمال کثیفی است که در طول تاریخ از این قوم پلید و همپیمانان آنان سرزده است.
این حدیث شریف امام حسین (علیهالسلام)، که در هنگام هجرت از مدینه به سمت مکه خطاب به عبدالله بن عمر فرمودند، از جمله مؤیدات این سابقهی تاریک و ننگین است:
“آیا نمیدانی که بنیاسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را میکشتند سپس در بازارهای خود نشسته همگی به خرید و فروش میپرداختند آنچنان که گویی اتفاقی نیفتاده است؟! و سر یحیی بن زکریا را بریده و به عنوان هدیه به پیش زنی بدکاره فرستادند؟! (لهوف، سید بن طاووس)”
آیا پیشگویی و بشارتی درباره آنچه در کربلا گذشت در کتاب مقدس بیان شده است؟ آیا بصراحت به نام سیدالشهدا(ع) اشاره شده است؟
بله، از جمله مسایلی که در کتاب مقدس قابل پیگیری و تحقیق است ماجرای کربلا و عاشورای سیدالشهدا(ع) است.
به طور معمول وقتی سخن از بشارت یا پیشگویی در یک کتاب آسمانی همچون کتاب مقدس مسیحیان میشود نباید انتظار داشت به عنوان مثال نام سیدالشهدا(ع) و نام اجدادشان به طور صریح و بیان کامل مشخصات آمده باشد، زیرا حتی در مورد چند هزار پیشگویی مورد ادعای مسیحیان نیز بشارتها به این گونه درباره حضرت مسیح (ع) نیامده است. وقتی مسیحیان میخواهند این بشارتها را ثابت کنند از صفات و ویژگیهایی که به طور مبهم در کتاب مقدس آمده استفاده میکنند؛ اساسا بشارتها ادبیات مخصوص به خود را دارند. به ادبیات خاصی که برای بیان بشارتها در کتاب مقدس وجود دارد، ادبیات مکاشفهای یا ادبیات آپوکالیپتیکی گفته میشود، یعنی ادبیات همراه با ایهام و عبارات دوپهلو، اما رمزگذاری شده و دارای کدهایی که پس از مرور زمان بر خوانندگان این کتابها آشکار میشود.
به عنوان مثال وقتی در کتاب مقدس از شمشیر دودمه در کتاب «مزامیر داوود (ع)» یا همان زبور که اکنون در زمره همان ۳۹ کتاب عهد عتیق است، سخن گفته میشود در تاریخ مسیحیت کسی پیدا نمیشود که شمشیری به نام ذوالفقار یا دودم داشته باشد. بنابراین وقتی مزمور ۱۴۹ عبارت ششم ترکیب «وِهِرِب پیپییوُوت» یا شمشیر دودمه یا ذوالفقار میآید، برای نسلهای بعدی رمزگشایی میشود که باید در انتظار چه کسی باشند. کسی که ذوالفقار در دست، در آخرالزمان ظهور میکند. چنانکه آمده شمشیر دودمه در دست ایشان برای انتقام از امتها و تادیب طوایف است؛ مگر چه کسی قرار است بیاید؟ قطعاً حضرت مسیح (ع) نیست. این شخص با نشانههایی که در این آیات آمده است بر هیچ کس جز امام عصر (عج) قابل انطباق نیست. همان شخصی که میآید تا از کسانی که در ماجرای کربلا و عاشورا ستمی بزرگ را بر فرزند پیامبر (ص) روا داشتند، انتقام بگیرد.
همین مزامیر حضرت داوود (ع) در فصل ۷۴، آیات پنج به بعد عبارتی دارد که به طور ضمنی قابل انطباق بر ماجرای کربلاست، آنجا که میگوید قدسهای تو را آتش زدند و مسکن تو را بیحرمت کردهاند که اشاره به آتش زدن خیمهها در روز دهم محرم ۶۱ هجری قمری دارد.
اشارات کتاب مقدس به واقعه کربلا از این صریحتر هم آمده است؟
بله، حضرت ارمیای نبی از پیامبران بنی اسراییل (ع)، کتابهایی آسمانی داشتند که امروزه دو تا از کتابهای عهد عتیق به ایشان اختصاص دارد. در کتاب نخست که به «کتاب ارمیا» مشهور است در فصل چهل و ششم عبارات جالب توجهی آمده است که از نهر فرات سخن میگوید و پیشگوییهایی را مطرح میکند و حوادثی که در اطراف این نهر اتفاق میافتد را بیان می کند.
از جمله در این کتاب آمده است که درباره مصر و لشکر فرعون که نزد نهر فرات بودند (منظور از مصر معنای واژگانی آن یعنی شهر است، نه مصر کشور معروف، زیرا در کشور مصر رود نیل واقع شده نه رود فرات) میگوید: «ای سواران! اسبان را بیارایید و سوار شوید و با کلاهخودهای خود بایستید، نیزهها را صیقل دهید، زرهها را بپوشید».
و در عبارت پنجم میگوید: «چرا ایشان را میبینند که هراسان شده و به عقب باز میگردند». کنایه از شکست لشکر یزید است که در جنگهای پی در پی توان مقابله با یاران امام (ع) را نداشتند. ارمیای نبی همچنین میگوید: «شجاعان آنها خرد میشوند، زیرا ترس از هر طرف است» یعنی لشکر عمرسعد با هر حمله اصحاب امام (ع) در هراس میافتادند.
یا در عبارت ششم گفته میشود: «زورآوران آنها رهایی نیابند و به طرف شمال به کنار نهر فرات میلغزند و میافتند؛» کنایه از اینکه حتی پهلوان هم که باشند نمیتوانند از یاران سیدالشهدا(ع) بگریزند. حال شاهد اصلی ما در عبارت دهم آمده است که میگوید: «آن روز، روزِ انتقام خداوند باشد که از دشمنان خود انتقام بگیرد» یعنی در آخرالزمان، امام عصر (عج) با همان شمشیر دودمهای که کتاب مزامیر میگفت از دشمنان خود انتقام میگیرند. ارمیای نبی در بخش بعدی آیه ده میگوید: «شمشیر، هلاک کرده و سیر میشود از خون ایشان و مست میشود، زیرا خداوند یهوه صبایوت در زمین شمال نزد نهر فرات ذبحی دارد.»
چنانکه میبینید در کتاب مقدس مسیحیان به ذبح در کنار فرات اشاره شده است، چنانکه خداوند در قرآن کریم در آیه ۱۰۷ سوره مبارکه صافات «و فدیناه بذبحٍ عظیم» به ذبح عظیم اشاره میکند؛ اگرچه موضوع این آیه قربانی، حضرت ابراهیم (ع) است که قرار بود فرزندشان را در پیشگاه خدا قربانی کنند و گوسفندی از سوی خداوند فرستاده شد تا به جای حضرت اسماعیل قربانی شود، اما در روایاتی از امام هشتم (ع) در کتاب بحارالانوار، جلد ۱۲ ، صفحه ۱۲۴ و جلد ۴۴ صفحه ۲۲۵ به نقل از عیون اخبارالرضا (ع) و خصال شیخ صدوق آمده است که این آیه مبارکه در سوره صافات مربوط به امام حسین (ع) است. زیرا ذبیحی بزرگتر از سیدالشهدا(ع) در پیشگاه خدا نیست.
در اینجا در مییابیم این ذبح عظیم در کتاب مقدس و از زبان ارمیای نبی که در فصل ۴۶، عبارت دهم بیان میشود به ماجرای کربلا و ذبح عظیم در کنار فرات اشاره دارد، زیرا ما در تاریخ یهودیت و مسیحیت نداریم که ذبحی برایشان در کنار فرات رخ داده باشد، بجز آنچه در تاریخ کربلا نقل شده است.
برخی از شخصیت های یهودی حاضر در واقعه کربلا
اشعث بن قیس
فرزندان «اشعث بن قیس» ازجمله نفراتی که هستند که همواره در برابر اهلبیت (ع) قرار داشتند؛ آنان از قبیله «کنده» یمن بودند و جالب آنکه دین یهود میان برخی قبایل یمنی همچون کنده رایج بوده است. همچنین ما دلایلی در دست داریم که نشان میدهد اشعث قبل از گرویدن ظاهری به دین اسلام، در زمره پیروان یهود قرار داشته است. جالبتر آنکه از خاندان وی افراد زیادی همچون خواهر، عمه و پسرعموی وی یهودی بوده و تا آخر عمر نیز اسلام اختیار نکرده بودند.
فرزندان اشعث نیز مانند خود او خوی یهودیگری داشته و دشمن اهلبیت (ع) بودهاند؛ چنانچه محمد فرزند بزرگ اشعث در دستگیری «حجر بن عدی»، صحابی امیرالمؤمنین (ع) شرکت فعال داشت. او از امیران مورد اعتماد «زیاد بن ابی سفیان» و «ابن زیاد» بود و در دستگیری و قتل «هانی بن عروه» و «مسلم بن عقیل» در آستانه واقعه کربلا، شرکت جست.
فرزند دیگرش قیس، از کسانی بود که امام حسین (ع) را به کوفه دعوت کرد، ولی به آن حضرت خیانت کرده و به لشکر شام پیوست و مکاتبه با آن حضرت را انکار کرد و در نهایت پس از شهادت سید الشهداء (ع) جامه از پیکر آن حضرت ربود. دخترش «جعده» نیز امام حسن (ع) را مسموم و به شهادت رساند.
شبث بن ربعی
«شبث بن ربعی» را بایستی یکی از منافقان پیچیده در طول تاریخ به شمار آورد؛ او از مهرههای فعال در ماجرای مرگ عثمان است؛ از سوی دیگر در غائله جمل کنار عایشه قرار داشته و در صفین کنار امیرالمؤمنین (ع) بوده است. همچنین شبث از پدیدآورندگان خوارج است و با آنها می جنگد؛ ضمن اینکه در کنار امام حسن (ع) حضور داشته اما برای معاویه کار میکند. در ماجرای کربلا نیز جزو نیروهای بنیامیه است و پس از آن به حزب «عبدالله زبیر» میپیوندد.
از دیگر سو در عموم ماجراهایی که ذکر شد، همیشه یکی از افراد یهودی یا مسیحی – و عموماً «محمد بن اشعث» یا «حجار بن ابجر» – در کنار شبث بن ربعی هستند. تقریباً تمامی منابع رجالی که از او نامی بردهاند تنها از «محمد بن کعب قرظی» به عنوان راوی از او یاد کردهاند؛ محمد بن کعب از قبیله یهودی «بنیقریظه» بود و بایستی با دید تردید به اسلامش نگریست.
این رنگ عوضکردنهای پی در پی و متناسب با شرائط حاکم، در کنار ارتباط او با افرادی که ذکر شد و به ویژه ارتباطش در ابتدای کار با یهودی نیرنگبازی همچون «اشعث بن قیس»، این احتمال را تقویت و به حدّ اطمینان میرساند که شبث از نیروهای تربیتشده به وسیله اشعث برای نقش بازیکردن در شرایط ویژه است.
حجار بن ابجر
از دیگر اهل کتاب میتوان به «حجار بن ابجر» اشاره کرد؛ پدر وی مسیحی بود و بر همین مذهب از دنیا رفت. حجار از رؤسا و بزرگان کوفه بوده و نیز یکی از هفتاد نفری بود که شهادتنامه «زیاد» علیه «حجر بن عدی» و یارانش را امضا کردند. در ماجرای محاصره دارالإماره به وسیله مسلم بن عقیل، حجار در کنار «کثیر بن شهاب» و «محمد بن اشعث» و «شبث» و «شمر» با سخنان خود، مردم را از دور مسلم پراکنده میکردند.
او در ماجرای عاشورا نیز نقشی برجسته داشت؛ امضای وی پای نامه اشراف کوفه به امام حسین (ع) به چشم میخورد. این نامه از آنجا که نامه اشراف کوفه بود تأثیری مستقیم در حرکت امام حسین (ع) به سمت کوفه داشت. امام در روز عاشورا فریاد برداشت: «شبث! حجار! قیس! یزید بن حارث! مگر شما نبودید که برایم نامه نوشتید و چنین و چنان گفتید؟!»، اما همه این افراد منکر شدند.
دیگر سابقه منفی حجار بن ابجر این است که عبیدالله بن زیاد، او را با هزار سرباز به سوی کربلا فرستاد و او را یکی از جنایتکارترین افراد حاضر در کربلا بر شمردهاند.
قبیله بن دارم
همچنین برخی فجایع کربلا با نام افراد قبیله «بن دارم» گره خورده است. جنایاتی که از این گروه ذکرشده عبارتند از:
1- کسی که سر حضرت عباس(ع) را همراه خود داشت مردی از بنی ابان بن دارم بود.»
2- پس از آنکه عثمان بن امیرالمؤمنین، هدف تیر خولی قرار گرفت، شخصی از بن دارم، ایشان را به شهادت رساند و سرش را برید.»
3- محمد بن امیرالمؤمنین را مردی از بن دارم با تیری، هدف گرفت و سپس به شهادت رساند و سرش را برید.»
4- وقتی امام حسین (ع) به سمت شریعه رفت، مردی از بنی ابان بن دارم فریاد زد: «وای بر شما نگذارید دستش به آب برسد.»؛ وی سپس تیری به سوی امام پرتاب کرد که به چانه آن حضرت اصابت نمود.»
5- پس از شهادت حضرت سیدالشهداء (ع)، شمشیر آن حضرت را مردی از بنی دارم ربود.»
دقت در آنچه گذشت نشان میدهد افرادی از این قبیله در هسته مرکزی لشکر عمربن سعد که مأمور جنایات ویژه بودند، حضور داشتند. اما «بنی ابان بن دارم» چه کسانی هستند؟ «ابن حزم» در شمار تیرههای قبیله «طیّ» مینویسد: «گفته شده ابان بن دارم در حقیقت از تیره سِنبِس از قبیله طیّ است»؛ گذشته از آنکه سِنبِس، نامی غیر عربی و بلکه رومی است، گفته شده بنی ابان بن دارم در کوفه مسجدی شبیه صلیب داشتند؛ بنابراین به احتمال قریب به یقین، این گروه حاضر در کربلا نیز اصالتی مسیحی داشتند که دلیلی بر مسلمان شدن آنان در دست نیست. از دیگر «سنبسیان» نامدار میتوان به «حکیم بن طفیل»، یکی از قاتلان حضرت عباس (ع) و «زید بن حصن بن وبره» از سران خوارج اشاره داشت.
منابع:
محمد ابراهیمنیا، مقاله سقیفه و بنی اسرائیل، سایت اندیشکده مطالعات
اندیشکده مطالعات یهود
قدس آنلاین : https://www.qudsonline.ir/
www.masomiye-qom.kowsarblog.ir/اثبات-نقش-یهود-در-شهادت
www.tasnimnews.com/fa/news/1398/03/05/2019393/نقش-یهود-و-جریان-نفاق-در-حکومت-امیرالمومنین-ع
www.kheybar.net/1399/06/10/یادداشت-نقش-یهود-در-شهادت-سید-الشهداء-ع
آدرس کانال تلگرام سایت بیگ دیتا:
آدرس کانال سروش ما:
https://sapp.ir/bigdata_channel
جهت دیدن سرفصل های دوره های آموزشی بر روی اینجا کلیک کنید.
جهت ثبت نام در دوره های آموزشی بر روی اینجا کلیک کنید.
بازدیدها: 2814
برچسبابوهریره امام حسین ذبح عاشورا عبدالله بن سلام فرات قدس کربلا کعب الاحبار نقش يهود نقش یهود در شهادت امام حسین يهوديان یهود